بن بست خوشبختی

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود

آیا شود آن روز دگر باره بهاری
عطر گل نرگس به چمنزار بببینم ؟؟...............

درودبرشما
بسیارزیبابود

سلام و عرض ادب
زیبا ست :2

سلام و درود
استاد ارجمند
شیوا و دلنشین
دست مریزاد

سلام و سپاس ، شاع گرامی

درود بر شما جناب مینا آباد
بسیار دلنشین و غم انگیز بود

با سلام و عرض ادب
استاد گرامی
زیبا سروده اید
موفق باشید

زیباست

درود بر شما شاعر گرامی چقدر زیبا دردی اجتماعی رو با غزل به تصویر کشیده اید لذت بردم قلمتان سبز 👏🌹🌹🌹🌹

درودتان
جناب مینا آباد
قلم تان جادوانه

درود ها استاد
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
پاینده باشید

بردند و بریدند سر از لاله ی خونین
در هر قدمی داغ به گلزار بببینم

هزاران درود استاد گرامی .

درود جناب مینا آباد عزیز بسیار زیبا و پر مفهوم بود دستمریزاد

درود
جانا سخن از زبان ما میگویی

عالی

سلام بر استاد جان مسعود مینااباد ارجمند
زیبا می اندیشیدو زیبا مینویسید
هزاران درود ...

تا کی تو را ای گل به بر خار بببینم ؟!
صد غنچه ی نشکفته سر دار بببینم

این باغ _
که از جور خزان برگ و برش ریخت
زاغان همه بر شاخ سپیدار بببینم

حیف _
است که مرغان غزلخوان همه لالند
لب دوخته مرغان گرفتار بببینم

در کوچه ی خوشبختی بن بست _
در این شهر !!
بر سطل زباله سر غمبار بببینم

درود برشما شاعر وطن پرست و نوعدوست
هرچند غمگین اما زیبا و ستودنی سروده اید استاد... دستمریزاد

درود بر شما شاعر گرانقدر

بسیار عالی

قلمتون همیشه رقصان

پایدار باشید و سربلند

🌺🍃🌺

از دست عدو نالهٔ من از سر درد است
اندیشه هر آن‌کس کند از مرگ، نه مرد است

جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است ........... عارف قزوینی

-----------
وظیفه انسانیت ماست که شریک اندوه هموطنانی باشیم که در سوگ عزیزانشان نشسته اند ...
بی سلاح و بیگناه و لقمه نانی خشک دردست
و خون ناحقی که گوشه گوشه این خاک را لاله زار نمود .

سلام و درود
بر شما شاعر متعهد

چو عضوی به درد آورد روزگاز ..........
...............

. با بهترین درودهایم .
. عجیب است دوستان همه از زیبایی غزل سخن ها گفته
. و نوشته اند !!! ولی فراموش کرده اند بنویسند چرا زیباست ؟؟
. نه از کمر باریک یار و نه از غنچه لب ها و شب فراق و هجران !!
. اینجاست که شاعر در برابر جامعه مسئولیتی دارد . باید که
. دانش و آگاهی های خود را به توده ها منتقل کند .
. سروده کاملاً وظیفه خودش را به بهترین نحوه ای انجام
. داده . . اما . شاعر هنرمند . خلاقانه بجز تصاویر اشعارش
. عکسی هم ضمیمه کرده است . ( بن بست خوشبختی )
. و مردی که تا کمر در سطل زباله خم شده . میوه های له
. شده و پس مانده های غذای شکم سیران را می
. خواهد بخانه ببرد . . شرمتان باد ای ناکسان که با مردم
. چنین می کنید . آری شاعر مردمی . . استاد گرامی ام
. دیدی سروده ات چه زیباست ؟؟؟!!!!

زیبا بود
ماندگار باشید

درود شاعر اندیشمند و داننده
ارزشمند و زیباست
...
بهار آید پس از این فصل سرما
من از باران پاییزی شنیدم

عرض ارادت ....

قلمتان نویسا
پایدار باشید

همین که مشکلات دغدغه ی شماست زیباست🌹🌹

با عرض درود
بسیار زیبا سروده اید
در پناه حق مانا باشید

سلام ودرود 🌹
استادمینا آباد عزیز...
بسیار زیبا وتاثیر گذاربود. .

" دردم نه همین است که در شعرنهادم
هرروز دراین شهر دل بیمار ببینم "

🌹🌹🌹🌹🌹

سلام ودرود براستاد گرانقدر
درودخدا برشما
بسیار عالی سروده اید خیلی بجاست
خدا قوت خانه ات آباد دستمریزاد درپناه حق باشید
باخانواده آمین

عرض احترام استاد
بسیااااار زیبا
دست مریزاد

سلام
و عرض ادب و احترام
و سپاس به یکایک شاعرانی که
حقیر را قرین لطف ومحبت خود گردانیدند
وهم آنانکه به هر دلیلی فرصت خواندن را نداشتند
سعادت و بهروزی همه گان را آرزومندم

به امید روزهای بهتر و رهایی از ستم
------------------

درود بر شما

شعر زیبایی خواندم

پاینده باشید به شعر و مهربانی

هزاران درود استاد گرانقدر
بسیار بسیار زیبا و قابل تحسین
زنده و پاینده باشید
به امید روزگاری خوش برای ایران و ایرانی

درود شاعر گرامی
یک شرح تصویر زیبا
و تجمیع اضداد
جمع تلخ و شیرین
بسیار هنرمندانه بود
درود بر طبع لطیفتان

درود شاعر
آفرین بر این نگاه هنرمندانه و این طبع روون و این اندیشه ی نیک

یار ما رفت از این خانه و یارست هنوز
آنکه بی غسل و کفن بر سرِ دارست هنوز

خون خورشید به میدان شفق ریخته شد
آسمان منتظر رجعت یارست هنوز

صد خزان از سر این دشت غم آلوده گذشت
دیده در حسرت دیدار بهارست هنوز

باغ سرسبز شهادت به خزان باج نداد
نیک بنگر سر هر شاخه به بارست هنوز

هر شهابی که شکفت از دَم شمشیر گذشت
دست آلوده ی شب دست به کارست هنوز

سر به بالین جهالت نگذاریم دَمی
در بیابان خدا عقرب و مارست هنوز

باز فریاد! شکستی قفس حنجره را
لیک جان در قفس شعر و شعارست هنوز... م. فریاد

عاقبت برگ درختان وطن خواهد رُست
بر کویر دل ایّام چمن خواهد رُست

شام آغاز شد از لحظه ی خوابیدن ما
صبح از لحظه ی بیدار شدن خواهد رُست

از میان کلماتی که ستم کاشته است
سیب انسانیت و سرو سخن خواهد رُست

شادمانند همه هرزه علفها به سکوت
بذر فریاد شبی هرزه شکن خواهد رُست

هموطن! چشم به دست و دل بیگانه مدوز
بذر اندیشه به دست تو و من خواهد رُست... م. فریاد

زنده باشید

عرض ادب و ارادت دوست عزیز جناب میناآباد نازنین
بسیار شاعرانه و هنرمندانه بود.
درود بر شما و درود بر حس دردآشنای شما
و درود بر طبع دلنشینتان که اینگونه ستودنی سروده اید.
مرحبا و دستمریزاد.