« مجلس رندان »
در مجلس رندان سخن از جور و جفا نيست
آنجا بجز از صحبت پُـر مهر و وفا نيست
در جلسه ي آنها ، سخن از علم و ادب هست
غير از ادب و علم ،در آنها كه روا4 نيست
زآنها خبري گفته شد ، اي مردم نادان
اصل خبر از هيچ كسي ، غير خدا نيست
زآنها خبري مي بُوَد ، از علم خداوند
از بهر بشر، جاي يكي چون و چرا نيست
آن علمِ خداوند به بشر، واضح و پيداست
جايي كه در اينجا ،به يكي چون و چرا نيست
آن گردش خورشيد و شب و روز نـبيني
اين گردش آنها ،مگر از صنع5 خدا نيست
افلاك1 كدام است و سماوات2 كدامنـد
اين را نـشنيدي كه زِ حرف من و ما نيست
در گردش پرگار جهان ، يك نظري كن
بنگر كه در اين دايره ،يك ذره خطا نيست
گفتند خداوندكريم است و رحيم است و غفورست
موسوم خداوند ، به يك ذره جفا نيست
اين اسم كه از اول دنيا ، زِ خدا بود
آن روز يكي بود و يكي هست و دو تا نيست
در محضر اين اهل خرد ، بي خردي چيست
آدم به فنا هست ، خِرد را كه فنا نيست
فرق خرد و عقل در آدم ، زِ كجاي است
عقل و خرد و علم ، زِ آدم كه جدا نيست
علم و عمل و عقل،كه معيار3 نكويي است
معيار تجاوز گري و كبر و ريا نيست
بسيار بُوَد فعل نكويي زِ خداوند
هر كس كه ندانست،در او شرم و حيا4 نيست
هر صلح و صفا بنگرم،از حرف خداي است
هر فرد كه نشناخت،در آن صلح و صفا نيست
از مسأله ي حرف خدا ، هر چه شنيديد
تحقيق نماييد كدام است ، به جا نيست
اين گردش روز و شب و اين مُلك پُر آشوب
آن كيست،كه در مُلك خدايش به رفا نيست
اينها كه حسن گفت: از آن علمِ خداوند
ثابت مگر آن ، جلوه گر ديده ي ما نيست
٭٭٭
4- جايز – حلال 5- ساخته - آفريدن
1- گردون- سپهر 2- آسمانها 3- اندازه- مقياس 4- انفعال و شرمندگي- خوداري از گناه
دررودها