پنجشنبه ۲۴ آبان
کِی تموم میشه این درد ؟ شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۳۷۴۹
بازدید : ۲۳ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
کِی تموم میشه این درد ؟
بازم غروب جمعه
بازم غروبی دلگیر
بازم منِ پیرمرد
پیرمردی ماهیگیر
بازم ، بازم انتظار
این بیماری واگیر
بازم ، بازم این دنیا
بازم باتلاقی پاگیر
بازم شده ام پیگیر،
کِی تموم میشه این درد ؟
دست و بالم که هیچ جونی نداره !
کجایی اِی جَوونی ؟
دیگه توو این بلبشو،
نمیدونم آدمم یا که جن ام
بیا کنارم جن گیر !
پُراز گناهم خدا
رووم نمیشه به مولا ،
نگاه کنم به نورت
اما
شدم به عشقت پاگیر
مهمانت هستم خدا
مهم اینه برام ، صابخونه تویی
برام مهم نیست ،
سُکنایم دهی دربهشتت یا جهنم
مهم اینه برام ، صابخونه تویی
نمیشوم با نِگه خوشگلی دیگه جَوگیر
عمرم به انتهای دلگیریِ خود رسیده
کفگیرخورده تهِ دیگ
یه مُشت ته دیگ مونده روو دستِ کفگیر
حس وحالی ز بوسه هست ز دورانِ جَوونی ،
روو گونه هام ، ز بوسه هایی لب گیر
روحم به نور پیوست
اثری نیست دراینجا ،
ز لحظه های دلگیر
بهمن بیدقی 1403/8/19
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار بینهایت از لطف و مهربانی تان سپاسگزارم شاد باشید | |
|
با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار بینهایت از لطف و مهربانی تان سپاسگزارم شاد باشید | |
|
با سلام و عرض احترام آقای اکرمی بزرگوار بینهایت از لطف و مهربانی تان سپاسگزارم شاد باشید | |
|
با سلام و عرض احترام آقای میرزادوست بزرگوار بینهایت از لطف و مهربانی تان سپاسگزارم شاد باشید | |
|
با سلام و عرض احترام آقای عبداله پور بزرگوار بینهایت از لطف و مهربانی تان سپاسگزارم شاد باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.