سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 10 بهمن 1403
    30 رجب 1446
      Wednesday 29 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

        چهارشنبه ۱۰ بهمن

        توپ طلا شوتوته (ترانه ایی کودکانه در سن ۱۲سالگی۱۳۷۴)

        شعری از

        محمد حسن زاده چلچله

        از دفتر شادی فروش دوره گرد(اشعار کودکی و نوجوانی) نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ ۳ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۴۹۲
          بازدید : ۳۸   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        توپ طلا شوتوته
        (ترانه ایی کودکانه در سن ۱۲ سالگی-سال ۱۳۷۴)
         
        ماه به زمین خسته
        توپ طلا ببسته
        ستاره ای که مسته
        آسمونو شکسته
        خورشید اون بالا بالا
        خورده هلو بی هسته
        گفته منم تو بازی
        تو بازی بازی بازی
        باد و نسیم با منند
        ستاره تو تیم ماه
        هر کی بزنه ماهو گل
        داره پیشم یه هدیه
        یه هدیه خوشمزه
        باده پرسید از نسیم
        هدیه خورشید چیه
        گفت نسیم که شاید
        یه هلوی بی هسته
        ماه به ستاره ها گفت
        باید که پیروز بشیم
        حالا دیگه وقتشه
        شب رو تن روز بشیم
        خورشید و ماه تو بازی
        رفتن رو موج آبی
        اما یهو زمین رفت
        بین دو تا تو بازی
        نگو که شد ماه تاریک
        ستاره ها ناپدید
        جغد  دانا رو درخت
        رو کرد به ماهِ قشنگ
        گفتش بش که ای ماه
        خُفته زیبای ما
        هرگز نجنگ با خورشید
        که نور توست ز آفتاب  
        خورشید اگه نباشه
        از چشم می‌اُفتی عزیز
        ماه که دونست خطاشو
        یه کم خجالت کشید
        گفت که ای طلایی خورشید
        نور من از هم پاشید
        من را ببخش زیبا تن
        نورت بتاب تنِ من
        که من بی تو سیاهم
         یخ زده و تنهایم
        خورشید بوسید روی ماه
        با شعله های تب دار
        گفت ای قشنگْ ماه من
        مال تو هست مال من
        هر چی دارم و ندارم
        تا وقتی من زنده ام
        توام هستی پیش من
        نوکرتم ماهکم
        تا ته خط باهاتم
        حالا بریز نورمو
        تو شبهای تنهایی
        بزار که دلهای پاک
        تو رو نوازش کنند
        تو اوج تاریکی ها
        تو رو ستایش کنند
        برو بالا نور بتاب
        به قلبای عاشقا
        تا که نباشه تنها
        یک نفر از آدما
        آفتاب رو کرد به مهتاب 
        گفتش بهش دوباره
        مهتاب هوا چه خوبه
        بیرون بریم از خونه
        یه وقتی نه نیاری
        نشی یه وقت ضد حال
        بیا بیرون از اون حال
        بیا بریم به فوتبال
        توپو بزن شوتوته
        هوا کن تو فولوته
        بگو امروز یه روزه
        تازه از راه رسیده
        شادی فقط یه روزه
        یه امشب  و امروزه
        یه وقت به بادش ندی
        این یه شب و امروزو
        که فردا خیلی دوره
        امروز فقط میمونه
         تازه اگه شوتوته
        این یه روزم تا تهش
         خون تو رگات بمونه
        جون تو بدن بمونه
        دیگه نشین تو خونه
        برو تو شهر و کوچه
        یکم بکن ولوله
        یکم بکن هلهله
        بکن توپو شوتوته
        هوا کن تو فولوته
         
        ۱۳۷۴تابستانی داغ و زیبا 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دیروز
        درود بزرگوار
        بسیار زیباست خندانک
        حمید شیخی
        دیروز
        درود ، برای ۱۲ سالگی خوبه خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1