سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سینه ریزِ دفتر نقاشی

        شعری از

        پژمان بدری

        از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۸ ۲۱:۰۳ شماره ثبت ۷۹۴۴۷
          بازدید : ۷۸۰   |    نظرات : ۳۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان بدری

        شعر اول: سینه ریز
         
        از پشتِ پسماند های نگون بختی
        قبلِ طلوع؛
        خورشید آفتابی شد
        آستین بالا زد
         و زندگی را
        به عقدِ نور در آورد
        تا رنگین کمانِ شادی
        سینه ریز آسمان شود

        خیلِ خیالاتش را  کنار گذاشت
         
        غمگین تر از اندوه
        درونِ زباله های بالاشهر؛
        /زاغه نشین/
        دنبالِ تکه ای خوشبختی می گشت...!!



        شعر دوم: دفتر نقاشی
         
        آسمان فرشی آبی و نو
        برای پهن کردن در آلونکشان
        خورشید تخم مرغ نیمرو شده
        اَبرها پشمکهای شیرین و
        درختان آبنباتهای چوبی اند
        آپارتمانها کیکهای سر به فلک کشیده
         
        چه زیبا ترسیم کرد بچه فقیری،
        آرزوهایَش را در دفتر نقاشی
        کفشدوزک
        کفشهای پاره پوره اش را میدوزد
        پروانه ای خیاط
        لباسِ کهنه اش را رُفو میکند
        آن لحظه بر آشیانه ی لبانَش مینشیند
        هُدهُدِ تبسم
         
        چه زیبا ترسیم کرد بچه فقیری،
        آرزوهایَش را در دفتر نقاشی
        نوشت باران دوست داشتنی ست امّا،
        نه برای من که سقفی سالم ندارد خانه ی ما
        شب را شکلِ سقفی ماه و ستاره اندود
        بر سر خانه انداخت
         
        صورتهای فلکی را
        اسباب  بازیهایَش میپنداشت
         
        به خواب رفت با رویاهایَش
        با رویاهایَش به خواب رفت...!!
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۰۸
        درود بر شما و اندیشه‌های نابتان خندانک

        دردسروده‌ای زیبا؛ زلال و سرشار از آرایه‌های ادبی خندانک

        آفرینان به این کِلکِ زیبا آفرین خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۳۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۳۸
        سلام استادم

        شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم

        ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی

        حافظ خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۳۱
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما وقلم خوبتون
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۳۹
        سلام بانو

        ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد

        که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی
        حافظ خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۸:۲۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۴۱
        سلام چشمه سار حقیقت

        گر چه دوریم به یاد تو قدح می‌گیریم

        بعد منزل نبود در سفر روحانی

        حافظ
        ارسال پاسخ
        عليرضا حكيم
        جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۵۴
        درود بر شما
        شعری زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۸:۵۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۵۵
        سلام بر فهیم و حکیم داننده ی همه ی دانش ها

        هر پاره از دل من و از غصه قصه‌ای

        هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی

        حافظ
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۸:۳۰
        بیشتر به فکر اینند که دستی پیدا شود و کمکی کند اما خود دست نمیشوند بهر کمک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۰۹
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۳۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۳۶
        سلام رفیق

        من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست

        تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی

        حافظ
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۴۲
        باعرض سلام
        سرودی زیبا یی بود
        قلم زیبایتان را اجر فراوان باد
        درود..درود
        شاعر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۴۲
        سلام تاج سرم

        امید هست که زودت به بخت نیک ببینم

        تو شاد گشته به فرماندهی و من به غلامی

        حافظ
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۰
        درود شاعر گرامی
        اثری زیبا سرودید مثل همیشه
        در معنا کامل در زیبایی هم همینطور
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۴۳
        سلام شعله ترین

        تو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کن

        که بضاعتی نداریم و فکنده‌ایم دامی

        حافظ
        ارسال پاسخ
        علیرضا ناظمی ناظم
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۶
        درودتان شاعر گرامی
        زیبا بود سروده زیبایتان
        خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۴۷
        سلام ناظم ترین

        بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی

        خوش باش زان که نبود این هر دو را زوالی

        حافظ
        ارسال پاسخ
        اکرم بهرامچی
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۶:۳۳
        غمگین تر از اندوه
        درونِ زباله های بالاشهر؛
        دنبالِ تکه ای خوشبختی می گشت...!! خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک زخمی و بدون مرهم
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۱
        سلام مادرانه ترین مادر واژگان

        کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن

        که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج سری

        حافظ
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۵۵
        سینه ریز بودن رنگین کمان در آسمان
        و خورشید که نیمرو شده خندانک خندانک خندانک
        خیلی زیباااا
        مرحبا خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۰۹
        سلام بر سن سی بزرگ

        نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود

        تویی امروز در این شهر که نامی داری

        حافظ خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۸ ۱۸:۱۰
        سلام
        نقاشی بچه فقیر عالی بود ...افرین دوست من با این ذهن خلاقتان
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۸:۵۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۴۵
        سلام دلیلِ تپیدنِ قلبِ واژگانم

        نثار خاک رهت نقد جان من هر چند

        که نیست نقد روان را بر تو مقداری

        حافظ خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7