سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پله

        شعری از

        محمدرضا کریم پورآذر

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۵۵ شماره ثبت ۷۹۳۵۵
          بازدید : ۱۰۸۶   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدرضا کریم پورآذر
        آخرین اشعار ناب محمدرضا کریم پورآذر

        این عِلم به ناباوری از ارتباطتون با کل
        یعنی جزء بشه فدای تزریق باور به مغزِ مردم
        درسته من زیر حجابِ واژه هام نهفته ام
        اما واقعی تر ازم بود رو بومت نقشِ ونگوگ
        شاید اینم خطای دیده
        شاید تو ژرفای خفته ی پروانه اسیره پیله ی شاید نمیشه دیدت
        کجایی که فقط میشه شنیدت
        زیره شاخه های تفاوتت چقد دلم کرده هوای سیبتو
        بگو تا کی باید بمونیم تو این سیاره که فقط یه تصویر از شبیه سازیِ زمینِ پیره
        نه، نمونده مجالی دیگه وقتی واژه هام تقلید میکنن از من
        اگه نباشی من رنگ نمیزنم به نقشم
        این اصوات پاره های تنِ منن بذار با گوشواره هات برقصن
        بذار تو جهانِ مستعدِ تعفن پرواز بکنم از بند
        اما تا شقایق هست، باید زندگی ها کرد
        باید دل بدی آدم 
        طرد شده تر از باد
        بدونِ سرزمین تر از نگاهِ بی باور
        به دور از فریبنده های نجیب‌ زادش
        جغرافیا فقط یه توده نیست
        که وقتی زمان معلقه چرا سقوط تا قعر؟
        چرا دروغو دوست داشتن موجوداتِ دو پای لاغر؟
        بگو کیا با همدیگه دنیارو ساختن
        میدونم من و تو بودیم میدونم خودم خواستم
        بگو ما تا کی باید بخوریم از دست رنجِ تاریخِ بدون قافیه
        تاریخ یه فی البداهه‌ است
        اگه نباشه آدم
        خیابون هنوز یه دختر با موی سیاهِ که اشک میریزه از درده زایمانم هر روز
        الان که اینو مینویسم
        حس میکنم قبلا یه جایی این صحنه رو دیده این تن
        شاید تو جنینم یه زندگیِ دیگه‌ ای هست
        تو با میله ها یکی میشدی من تشنه‌ام
        عطشم خواست اولین نگاهتو به دل بگم
        من زمستونم ناز میکنه، تو ناز میخری
        برف شدم آب شدم تا حرفِ دلو بت بگم
        تو بی آبِ تقدس که همه چی واسه فروشه
        من و تو خریدارِ تمومِ این اتفاقیم
        اختلافِ زمانی فقط یه عبور از یه لحظه‌ ست
        وقتی سکوتِ پله ها میرسوندمون به پایین
        لکه ی نور دروغه همه چی از یه بلیط شروع میشه من دیدم
        من رسیدم
         و جهان خلق شد از یه سوال تا شنیدن
        من که دیگه نمیرم پس ازم نخواه باشم نه
        من همون بادِ بدونِ زادگاهم که تو موهای بازت میرسه به آرامش
        همسایه ی جهانِ من لکه ی آبه وقتی متولد شد از انفجارِ چشمات عشق
        این پله ها مارو به کجا میرسوندن
        به جز درونِ لایه ی دور افتاده ی تن
        باده از ما مست بود قالب از ما هست
        چه هراس از روزی که بشه خون زباله ی قلب
        چشمِ آگاهیمونو بستن
        با شهوده فقط جهل
        کجائن گونه های جدیدِ بشریتِ تون با یه چیپست رو گردن
        ستاره های خاموش
        حفره ها دروغ میگفتن
        بگو چه دلیلی برای زنده موندن تو این تاریکی بهتر از عشق هست
        ما رو قایقای کاغذی مینوشتیم عشق است
        فروکش کنیم یا وارد لایه ی درون شیم با یه پیکر
        ما که نمیترسیم از خروشِ دریای نفرت
        از جهود ذات بگم یا سکوتِ باد تو موهات
        چقد تو نبودت طعم گلوله خواسته بود این دلم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۰۶
        درود بزرگوار
        زیبا و طولانی است خندانک خندانک
        محمدرضا کریم پورآذر
        پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۳:۳۵
        سلام و احترام
        متشکرم
        محمدرضا کریم پورآذر
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۵۹
        پله
        فیروزه سمیعی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۱۶
        بسیار عاالی و در معنا و سرایش بی نظیر
        من که همش فکر می کنم هیچکس یا توماج داره می خونه
        زنده باد 👏👏👏👏

        نویسا مانید وسبز وسرفراز
        ☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۸
        احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۵۷
        درودبرشما زیبابود 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        نرگس زند (آرامش)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۴۵
        درود بر شما خندانک شاعر گرامی خندانک
        با خوندن شعرتون یاد اهنگ الو خدا چطوره حال شما افتادم..
        موفق باشید خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۵۲
        درود بر اندیشه ناب شما
        شاعر وهنرمند ارجمند
        همواره تابان
        جوشان وخروشان باشید
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۱۵
        درود تان باد
        زیبا سرودید

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        همایون فتاح(رند)
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۳
        زیبا ودل انگیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6