يکشنبه ۲ دی
ناقل شعری از محمدرضا کریم پورآذر
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ ۰۱:۵۶ شماره ثبت ۱۱۹۲۱۶
بازدید : ۲۴۲ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر محمدرضا کریم پورآذر
آخرین اشعار ناب محمدرضا کریم پورآذر
|
تو دریای سوخته ی تن گم شدم چشمام هم دوخته به من
ازتون طلب نور کردم تا ماهم رو بسازم تو دل شب
ابر خوشه هاتون رشد کرد تا به جوجه کلاغ هاتون دونه بدم
وقتی، ما دلمونو صابون زدیم کلاغزاده راهی شد به لونه ی زر
اینجا که سگ صاحبشو نمیشناسه پارس کن تا بندازه نون جلوت
پاچه ی دزد شاهده وقتی قالب پنیره به منقارتون
عجب دامی، عجب پر و بالی چقدر برازندتونه این سیاهی
تموم تاریکی های دنیا و جمع بکنن چیزی به این مصداق نیست
شما گواهتون از آب گوارای دل خون بود
تغذیه کرده مزرعه از سنگ
واسه همین جمع شده جمعتون
گندمزار ها چه مضطربن
مثل باد های معضل شمع
نه میشه موند، نه میشه رفت
وقتی کل مرز ها متحدن
خبر رسیده از زاغه ی دخمه که ناقل بیماری عازم شهره
بشینید روی دیوارهای قلعه ببینید باشید شاهد مرگش
وقتی هیچ تهدیدی نباشه فهمیدن باعث وهمه
چون طبیعت نمیکنه تبعیت از حاکم سنگدل
باشه قائله ختم به خیر
خبر رسیده از خونه های دورتون
از دختر شاه پریون
رسیده خبر کل این گستره ی پوچ رو میخواد جادوگر شوم
تو سرزمینی که کوه به کوه رسید آدمک توی آلونکش موند
قصه ی شما که به سر نمیرسه فقط ماهارو خوابوند ننه جون
آه، بزن کلاغ پر ، خبر رسید نزاعت نژادتونو کلافه کرد
کما فی السابق از سوابق تون هم عیانه تهش بودید علامه ی دهر
رو سیاه تر از حاجی فیروز بودید که می کرد تو نمایش رقص
وقتی شما به لونه هاتون میرسیدید اون بیداره تو هوای سرد
حالا بشینید زیر بوم، به گوش میرسه نهیبتون
شاید تو کنج عزلتش به پای برهنه ی پیر مرد پینه دوز
بگو ببینم کلاغ ته باغ
کی میزنی پر از فراز سر ما
درخت ها مزین به پروانه هان وقتی پنیرتون رها شه از منقار
روی کدوم دیوار انتقام تصویرتون زده از قاب عکس پر
کلاغ از بِرکَمون قهر بُکنه یه ماهی منفعت آب لجن
تو چشم پیله ی خالی نگاه کن بشین رو شاخه ی شاپرک ام
بشین و بشنو از دل خون پرنده هایی که پشت میله حبسن
|
|
نقدها و نظرات
|
🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐 | |
|
🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐 | |
|
🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐 | |
|
سلام بر شما بانوی محترم لطفا قبل از توضیح شعر عنکبوت رو هم در پروفایل بنده ملاحظه بفرمایید. یک شعر دیگری هم در شرف ارسال است به نام «رد پای درد» که اگر با هم بخونیدشون قطعا تا حد زیادی متوجه میشید. ان اشعار با هم پیوستگی معنا و مفهومی دارند. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
اجتماعی زیبا و پر معنی است