پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
پیچاک آغوش امن مرا
از الکلت پر کن
در ارتش سرخ لبانت لانه خواهم کرد
در شرجی دلگیر جنگلهای توسکانی
در گریه ات،
خواهم خفت
با آوازی،
از عطر و نور و مروارید
_در چینه های گرم وهم و استنتاج_
.. و در آخرین براخای مهتاب
الیاف الماس و مسح خاطره خواهم کاشت
.
.
.
این فیلسوف شاد
هرگز
با انگور کولی نگفته است
در هجای مزلف روزنه ها
شبی،
صدها یاقوت آبی دیر پنهان بود
و دستان نقره ناک تمنا،
تا زائران بوسه و شبنم قد میکشید
ای امان!
از کوژسنگ رجالگان فرودستت، مرد زیباخو
در رود روضه های خموش تکلم
که هنوزهای هنوز
نحله ی آهنگستان خدا پیدا نیست
و من سکوت فرابرف سرناد و رقص را
در طیف شعله_ باران پیراهن سیالم
به ترجمان تلخ مذاهب میبخشم
که من
ای سوخ شهر آشوب، عاشقم
در ضیافت عیّار شیهه های تناسخ
در شباتی موزون، عاشقم!
...و بداهه ی نامیرای چشمهایم را
به عروق سرکشیده ی خورشیدها
.
.
.
به بارگاه کهربایی معنا میریزم
آه
بی تو
سرواده های مسلول آسمانم کو؟!
بلوغ تکاب های صولت هفتگانه ام؟!
فتح المبین ترانه ی گنگم؟!
غزاله ی سخنم؟!.......
.
|