(مقصر)
مشکل از خودمونه ...
عاشق آدمایی شدیم که درگیر گذشته های لعنتیشون بودن !
آدمایی که تو گذشته جا مونده بودن و دست و پا می زدن !
آدمایی که خیلیا تنهاشون گذاشته بودن , درکشون نکرده بودن و چیزی واسه از دست دادن نداشتن !
آدمایی که به مرور منزوی تر می شدن !
و تا یه آدم صاف و ساده مثل ما عاشقشون شد سواستفاده کردن !
اومدن خستگیاشونو در کردن !
زخماشونو بستیم ,
ترک هاشونو بند زدیم ...
و تا روبراه شدن راهشونو کج کردن و رفتن !
اصلا یادشون رفت که چی گذشت ؟!
تقصیر این دل بی منطق ما بود که بهشون بها داد و مقصر ماییم که به هر هیجان درونی و تغییر هورمونی گفتیم : "عشق" !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
( هوس
)
می گفتی :
هیچی نمی تونه ما رو از هم جدا کنه حتی مرگ !
می گفتی :
انقدر دوسم داری که حاضر به از دست دادنم نیستی !
می گفتی :
مگه راحت به دستت آوردم که راحت از دستت بدم ؟!
می گفتی :
تو عشق اول و آخرمی , مگه میشه به جای تو کسی رو آورد ؟!
می گفتی :
دنیا دو روزه ولی چه بهتر که کنار تو بگذره !
و ...
می بینی ؟
مو به موی حرفات یادمه !
حتی یادمه کی و کجا بهم گفتی !
فکر نکردن بهت آسون نیست !
آدم که دلش واسه یه بیمعرفت تنگ نمیشه ...
واسه خاطراتش تنگ میشه !
عجیبه آخه ...
این همه تظاهر به عاشق بودن ...
خواهشا اسم خزعبلاعتتو عشق نذار !
چون چیزی که تو ازش حرف زدی عشق نبوده ,
یه بیماری خطرناکه به نام : "هوس"
مژگان بختیاری (پرتو)
***
بوسیدمت و ...
تمام دوستت دارم های جهان ,
به لبخند تبدیل شد !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
کافه ها ...
در قلب خیابان قرار گرفته اند !
درست همان جایی که ,
تمام عاشقان ,
قلب هایشان را جا گذاشته اند !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
انصاف نیست ...
میان این همه عشق و دلبرانگی ,
وقتی دلیل همه ی عاشقانه هایم هستی ...
خودت را از من ...
دریغ کنی !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
جانِ دلم ...
عشق مگر همان نیست که :
دلیل لبخندهایم می شوی ...
نه اشک هایم ؟!
مژگان بختیاری (پرتو)
***
عاشقم باش !
بگذار بگویند :
فلانی عاشق این شاعر دیوانه شده ...
نمی دانی چه لذتی دارد ,
صبر کردن به پای عشقی که ...
می دانی نهایتش وصال است !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
بمیرم برای خودم !
برای منی که ,
قرار است شب ها ...
انقدر عاشقانه های بی معشوق بنویسد ,
تا خوابش ببرد !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
هر شب ...
آرزویت می کنم ...
میان تمام دعاهایم ,
می دانم انتظار درد دارد !
ولی من ...
عجیب به معجزه معتقدم !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
یکبار بوسیدمت و ...
تمام گل های جهان ,
همیشه بهار شد !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
دست از سرم بردار ...
بر روی قلبم بگذار !
ببین که چه آشوبی ست ,
برای خواستنت !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
کوتاه نیا ...
از دوست داشتنم ,
چرا که من برای داشتنت
کوتاه آمدم !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
کاکتوس های اتاقم ...
زیبا و بی اعصابن ,
درست مانند تو !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
آدم ها ...
گاهی دلگیر می شوند ,
و گاهی دلشان گیر می کند !
و نخ کش می شود ...
تمام زندگی شان !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
درد چیست ؟
طعم گس دوست داشتن زنی است که ,
سال ها رفته و ...
دهان به دهان ,
بر لبانِ شاعران می چرخد !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
یک شهر را ...
دیوانه یِ خودت کردی کافی نیست ؟
خودت بگو بی انصاف ,
چگونه تاب بیاورم ...
میان این همه رقیب ؟!
مژگان بختیاری (پرتو)
***
تقصیرِ من شد !
یادم رفت که در دعاهایم ...
تو را این گونه از خدا بخواهم :
بیاید ,
بماند ...
نرود
نرود
نرود !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
از دست دادی ...
تمامِ اعتمادم را ,
تمامِ اعتبارت را ,
مانندِ دختری ...
باکرگی اش را !
مژگان بختیاری (پرتو)
***
حرف چشم هایت که می شود :
بدونِ معطلی ,
توپِ حواسم ...
پرت می شود ,
در زمینِ تو !
مژگان بختیاری (پرتو)
بسیار زیبا و جالب بود ند