جمعه ۲ آذر
ای ابولفضل شعری از مسیحا کیوان(اعتراض)
از دفتر دل نوشته نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۱ ۲۰:۵۸ شماره ثبت ۷۵۷۳
بازدید : ۱۰۴۷ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر مسیحا کیوان(اعتراض)
آخرین اشعار ناب مسیحا کیوان(اعتراض)
|
ابولفضل عباس
همه جا خاموش است
همه جا دردو فغان
چهرها اندوه است
شهر در نوحه و غم
دیدها گریان است
سینه ها می سوزد
از تنفر از خشم
خیمه و نقش و علم
یا حسین یا الله یا ابولفضل عباس
شعر این ایام است
اش .نذری شوله
سبزی خرما دیگچه
حاجت درمان است
هدیه بر هر گلشن
بی شکایت بی فغان
نکنی شک و گمان
ای سرای خورشید
ای سپید مغرب
ای تقاطع بهشت
ای نسیم توبه
تا شفا یابد ذهن بدخواهی ما
ناکسی از هر نفسی
بر عطر گل ایمان امام
به نفس های شهادت گه
نالان زمان
ای شفای دوران
ای شهامت احسان
ای تکامل در حمد
ای شکیب زینب
ای ندای زهرا
ای حسین مظلوم
ای جوان شیر زیان
ای توان دوران
ای بقای باقی
ای صدای یاران
ای قوی پنجه به جنگ
ای سرا پرده حیا
ای اقا ای اقا ای اقا
تو بر من اموختی
لطف کردن بی شما کردن
شوق دادن بی توقع داشتن
عشق دادن یا توکل کردن
جان دادن بی ترحم کردن
صبر کردن و تحمل کردن
ای از فضل و کرم
اسم تو سرشار است
ای که بی دست شدی
دست تو سلطان است
دل تو دریا است
لب تو خشکیده
ای بدنبال سراب
از برای طفلان
دست تو خونین است
ای برای یک جرعه اب
نگهم پر اب شد
مثل یک چشمه جوشان جوشید
از برای طفلی
که بر یک جرعه اب
بچشید خون تنش
دست من کاش مباد
سر من کاش مباد
لب تو خشکیده است
نگهم کور شود
دیده ام نابینا
تا نبیند
تن بی دست ولب خشکت را
ای اقا ای اقا
ای علمدار زمان
ای ابولفضل عباس
ای اقا ای اقا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.