پائیز می رود

درود شاعر عزیز
یلدایتان مبارک
به گیسوی سیاه یار می مانی
سیاه و پر شکن آرامش جانی

❣️به نامِ یگانه‌خدای‌ِ هستی‌بخش❣️

🌷دلِ شاد و عاشقانه نه انار و هندوانه
همه‌وقت می‌تپد مِهر به درونش از بهانه
به صَفایِ آیه‌ی حَمد به شگونِ فالِ حافظ
بنویس سَطری از عشق تو به خطّی از ترانه🌷

🌹🍉🌹
سلام و درود
🌹 عرض تبریک حضور شما و خانواده ارجمندتان🌹
یلدایتان شاد روزگاران‌تان خوش 🍉🌹🍉

🌷بااحترام 🌷

🌷

جناب معصومی
درود
یلداتان مبارک

درود بر شما جناب استاد معصومی عزیز

عالی ست

سلام و درود جناب معصومی
بسیار بسیار زیبا سرودید
حظ وافر بردم
و فکر می کنم شعرتون به گونه ای سروده شده که تنها مربوط به خاتمه پاییز و شروع زمستان نیست و حتی میشه برداشت اجتماعی هم کرد
مائیم و انجماد و سکوت جوانه ها
تا اینکه آفتاب درخشان فرا رسد
فعلا که سر به شانه طوفان نهاده ایم
تا کی دوباره مژده باران فرا رسد
البته من اینطور برداشت کردم شاید هم شما اصلا دید اجتماعی پشت شعرتون نداشتید ولی همیشه میگویند که گاهی «شعر از شاعر فراتر میره» و معانی و تعابیری برداشت میشه که منظور شاعر نبوده ولی قابل برداشت است
پیروز و دلشاد باشید و به مهر بسرایید
یلداتون هم فرخنده و مبارک

شاعرواستادگرامی
سرودنی هایت زیباست
خواندنش در دل رویاست
درپاییز
مانند درخت سرو
سبروپابرجاست
هر مصرعش یک دنیا
با معناست
در باره شب یلداست

درود بر شما..
زیباااست..

درود. همواره از غزل های زیبای شما مستفیض میشوم. عالی.

درودها بر شما عالی بود
احسنت