سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 30 آبان 1403
    19 جمادى الأولى 1446
      Wednesday 20 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۳۰ آبان

        گذران عمر

        شعری از

        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)

        از دفتر بیت الاسرار نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳ تير ۱۳۹۸ ۰۰:۵۶ شماره ثبت ۷۴۸۶۳
          بازدید : ۵۳۴   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        آخرین اشعار ناب امیرعباس معینی(بیت الاسرار)

        زنبورک زرد و گل سرخ کوهی
        در الفتی و عشق دمادم روحی
         
        هر صبح فلق بال زنان بر گل رو
        هر دم ز سر چشمه زلالی ابرو 
         
        قطرهٔ نازکِ آبی در پا 
        میچکید روی سرِ گلْ  برپا
         
        تازه میکرد سر و برگش را
        تا که اصبح به درآ نورش را
         
        صبح گشتست و جمالش مانا
        نحل میگشت به دورش جانا
         
        از فرط عطش سرخکِ او رو خندان 
        از فرط جمالش همه سو سرگردان 
         
        هر چه میدید جمالش همه رنگی بر دم
        این دمادم چه جمالی هردم 
         
        رنگ سرخش که خجل میکندش سرخی را 
        زردیِ من ز تو رو سرخی را
         
        این جمال تو ز افلاک از سَئْلْ
        این فرامرزی تو از سَر ، سَر 
         
        این کنون عاشقِ زردِ پر پا 
        این فنون از سر هر عشقی زا 
         
        آنچه خوردم به تو هدیه دادم 
        شربت و عطر تو را پس دادم 
         
        این عسل دین و دل و عشق من 
        زین حصل عمر و سر و جان من 
         
        همه باشد به فدا ، ای گل رو 
        منما گرد تو گردم ، گل رو 
         
        به چه اندامی خدا رویت کرد 
        این جمال تو گل اندامت کرد 
         
        هرچه خوبی که در این دنیا باد 
        همه یکدم به تو گل تنها داد 
         
        روی ماه و عطر زیبای بهار 
        عاشق دشتم از این باد بهار 
         
        موسم عشقی و درباری گل
        موجب حبی و در جانی گل 
         
        شهد شیرین تو اعلا رویت 
        شاهد شرب تماما رویت 
         
        من که از بهر تو رویم گل شد 
        سر من حجله همه سویم شد 
         
        تو گر اطراف جهنم باشی 
        جنت از دوریِ تو خاموشی
         
        جنت آید به جهنم بازآ
        دوزخی عطر تورا صد بازا 
         
        تو همه مُلک سلیمان گیری
        به تمنای تو ما جان گیری 
         
        چه صدف دُر کند از سنگی دل 
        تو همان دُرِ نهانی در دل 
         
        فصل زیبای بهارو صیفی  
        رفت و آمد به خزانش طیفی
         
        گل سرخ و قد رعنای بهار 
        همه شد نقشی به آن رنگ النار
         
        زلفکانش همه پرپر ز هوا 
        بادکی برد ز برگش به هوا 
         
        زردک پا پرک شایسته 
        به کمین،در غم گل بنشسته
         
        سرخ رویِ جّفا دیدهٔ پیر 
        همه برگان طراوت زده دیر  
         
        گفت دیدی که جهان پر درد است 
        دلِ آزرده به این دل کنده است 
         
        هر چه زیبا که بشد روزی شد
        روز دیگر ز پسش پیری شد 
         
        هردم آن دیده که انکار بشد 
        بهر هم بر همه آفاق بشد 
         
        این جمالِ دهر است ، فانی باد
        دل نبندی که به دم بادی باد 
         
        تو خزان میکند و آبش خوش
        به نفس میکُشد و راهش خوش
         
        لیک مرگِ تو شود بازی در 
        به جهان سر شوی تو باری گر 
         
        من اگر خشک شوم بر خاکم 
        حصلم نحل و شَهَم در خاکم 
         
        هرکه از شهد تو نوشد باری
        به وجودش بشوم من جاری
         
        شکل دیگر ز حیاتم جاری 
        در تن و جسم زمانم جاری 
         
        این همه عمر همه زیسته اند 
        بار اول که کنون زیسته اند 
         
        همه از روز ازل در کویند 
        این توازن به ابد در جویند 
         
        زردکم روزی توام سرخ شوی 
        منِ سرخم به توام زرد شوی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۵ تير ۱۳۹۸ ۰۰:۱۳
        درود بزرگوار
        زیبا بود
        قوافی؟ خندانک
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۸ ۲۳:۱۵
        سلام استاد ممنون 🌸🌸
        ارسال پاسخ
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        سه شنبه ۴ تير ۱۳۹۸ ۱۵:۵۳
        جناب معینی زیبا سرودید ممنونم تشکر از شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۸ ۲۳:۱۶
        استاد بزرگوار بسيار ممنون از حسن نظر و لطف شما 🌸🌸🌸🌸
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۴ تير ۱۳۹۸ ۱۶:۰۹
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۸ ۲۳:۱۶
        سلام جناب طهماسبي تشكر از لطف شما بزرگوار 🌸🌸🌸
        ارسال پاسخ
        زینب بویری (خزان)
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۲۷
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1