سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شماره سی و نه ؛ شاکرم

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ ۱۹:۲۸ شماره ثبت ۷۴۵۲۰
          بازدید : ۴۸۱   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        شماره سی و نه    ؛   شاکرم
         
        شاکرم زیرا علی(ع) مارا امامی رهبر است
        فاطمه(س) بنت محمّد(ص) همچنانش همسراست
         
        آنکه در کعبه بدنیا آمده باشد علی (ع)
        این بدان اورا مقامی از مسیح بالاتراست
         
        زور بازویش خداوند همچنان تائید کرد
        خلق میدانند که او فتّاح درب خیبراست
         
        ذوالفقارش همچنان تیغی نباشد درجهان
        مُهر تاکیدش همانا از خدای اکبر است
         
        ازبرای بت شکستن همچو ابراهیم هست
        پای بر کتف محمّد(ص) افتخارش بیشتراست
         
        هم برادر خوانده و ؛ هم جان نثاراست بر رسول
        مستند خوابیدنش در بستر پیغمبراست
         
        دوستش دارد خداوند کریم لایزال
        قاسم نارو ؛ بهشت و؛ ناظری بر کوثراست
         
        درشجاعت ؛ در بلاغت ؛ درسخاوت بی نظیر
        ملجآ هر بی پناهی ؛ هریتیمی یاوراست
         
        در نمازش میدهد انگشتری را سائلی
        هل اتا درشان او از هر گواه گویاتراست
         
        بعد پیغمبر امامان باشدند از نسل او
        مهدیش(عج) ظاهر شود اندر جهان یک سروراست
         
        هیچ کس مانند او فرزند مشهوری نداشت
        هریک از فرزند او از هر جهان والاتراست
         
        کس ندارد مثل فرزندش حسن(ع) جود و سخا
        چون کریم است بخشش از هر کسی افضلتراست
         
        کربلا ازخون فرزندش حسین(ع) گر بنگری
        باتعمق ؛ در زمینش خون پاک اطهراست!
         
        از صدای العطش در کربلا زاولاد او
        قدسیان را گرببینی گوش آنها هم کراست
         
        دراسارت زینبش با آن همه رنج و ملال
        ناطقی ؛ زیبا کلام ؛ رسواکن ؛ رسواگراست
         
        قدرت گفتن ندارم راس فرزندش حسین(ع)
        پیش چشم دشمنش اندر یکی طشت زراست
         
        خیز رانی دست آن ملعون یزید نابکار
        دربیان شرح کارش من زبانم قاصراست
         
        معرفت دارد نکو رو حضرت عبّاس(ع) او
        هم علمدار و شجاعی جنگجو جنگ آوراست
         
        درسحرگاهان بوقت سجده و راز و نیاز
        دامن محراب مسجد پر زخون حیدراست
         
        بس بکن(گمنام) وصف شاه مردان کی توان
        تاقیامت گربگوئی ذرّه ای را کمتراست .
        دوشنبه بیست خرداد نود وهشت .
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ۲۲:۵۹
        درود استاد عزیز
        شورانگیز و زیبا بود
        یا علی مددی خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ۱۸:۴۱
        درودبرشما استاد عزبز......... خندانک خندانک خندانک
        فاطمه غیبی پور
        سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ۲۲:۳۴
        درودجناب رشیدی مقدم خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7