دوشنبه ۳ دی
تبریز شعری از محسن مهرپرور ( م مهر)
از دفتر مهر نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۱ ۰۲:۴۶ شماره ثبت ۷۴۵۱
بازدید : ۱۰۵۲ | نظرات : ۸
|
دفاتر شعر محسن مهرپرور ( م مهر)
آخرین اشعار ناب محسن مهرپرور ( م مهر)
|
فکر باران بودم و آغوش حاصلخیز تو
فکر این بودم که باشم برکه ای لبریز تو
تا در آغوشت کشیدم آذری شد گویشم
چون مترسک شد تنم در بستر جالیز تو
زیر یوغِ داغِ خورشیدِ تنت آتش گرفت
خانه و کاشانه ام در یورشِ چنگیز تو
سرزمینم را به غارت برد و جانم را گرفت
چشم های وحشی و لبهایِ بس خونریز تو
مثلِ عیسی در میان سرزمین اورشلیم
به صلیبش زد مرا آغوش کفر آنگیز تو
آتشی دارم از آذرباد آغوشت به جان
تا ابد روشن بود آغوش شور انگیز تو
کار من آتش گرفتن ، کار تو آتش زدن
خوش بسوزد جان من در بستر تبریز تو
م مهر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.