جمعه ۲۵ آبان
تشویش شعری از رضا چیرانی
از دفتر حریم واژه ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸ ۰۳:۴۳ شماره ثبت ۷۴۴۲۳
بازدید : ۵۶۳ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب رضا چیرانی
|
چشمش به منای دگری قبله بهپا کرد
آوارگی و دربهدری قسمت ما کرد
تقدیر، عجب صاعقهای بر سر ما کوفت
این خرمنِ آفتزده بر باد فنا کرد
ای اشکِ وفادار به این دیدهی خونین
دیدی که چگونه ز برم راه جدا کرد
در مجلس شوریده دلان زخم زبانش
بیچاره مرا زخمی و انگشت نما کرد
در دادگهش حکم، به حبس ابدم داد
در بندِ تنم با غل و زنجیر رها کرد
آسوده نشد پلکِ نگونبخت به آنی
کابوسِ نبودش ، همه شب جور و جفا کرد
ای ساعتِ ناکوک، زمان دلهره دارد
تشویش، چه خاکی به سر ثانیهها کرد
این خاطر رنجیده ز اقبال سیاهم
شکوایهی بس طول و درازی به خدا کرد
در هر نفسم واژه از او، ترجمهای داشت
فرهنگ لغت نیز در این باره خطا کرد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
بسیارزیباست