سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 30 آذر 1403
    20 جمادى الثانية 1446
    • ولادت حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها، هشتم قبل از هجرت، روز زن
    Friday 20 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۳۰ آذر

      صلاح و خیر

      شعری از

      حسن مصطفایی دهنوی

      از دفتر دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۰۴ شماره ثبت ۷۴۱۷۲
        بازدید : ۹۰۳   |    نظرات : ۱۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حسن مصطفایی دهنوی

      « صلاح و خير »
      خدا  تا کی  بسوزم  من، حدودش  را  نمی دانم        
         که اندر آتش قهرت، به لب  خواهد  رسد  جانم
      به لب  صحبت نکردم من ،خدا  دادی  تو  جوابم       
         مگر گوش تو جان باشد،که داند صحبت جانم
      خدا نام  از  تو می خوانم ،به نامت  زنده  ایمانم          
      بـبین  این  چشم  گریانم ،چرا  ویلان  و حیرانم
      خدایـا  من  مسلمانـم  ،  مسلمانـم  ، مسلمانـم           
      چرا  مانند  سنگ  از کوه ، در  راه  تو    غلتانم
      خدایـا  من  مسلمانـم  ،  بیافکندی  به  میدانـم          
        به زیر ضرب  چوگانم ، بشد خُرد  استخوانهایم
      به  غلتاندی  به میدانم ،که  تا فرسوده شد جانم          
      من از خود  نامدم اینجا ،من اینجا  بر تو مهمانم
      شهان با گوی  در  میدان ، کنند  بازی   میدانم         
         که من  اندر  دَم  چوگان ، مداماً  گرم  جولانم
      خدا صبر از سرم در شد، نـمی دانم ، نـمی دانم          
        همـی  دانـم  که  غلتانـم، نـدانم  از  چه  غلتانم
      خدا  من  زِ اهل  ایمانم ،یقین در  حزب  یزدانم          
      من این مطلب نمی دانم ،چرا در چنگ  شیطانم
      خدا  در راه  حیرانـم  ،  ره   توحیـد   می دانـم          
        ولـی  پیمود  راهـش  ، نـمی شایـد  که  بـتوانم
      خدا راهی تو بنمودی،من آن  راه  از تو می دانم         
         در آن  راه هرچه می پویم ، اسیر دست  شیطانم
      خدا  پابست  قرآنـم  ، زِ  قرآن   داد      فرمانـم           
        اگر   در  راه  قرآنـم ،چرا  بر  لب  رسد  جانم
      خدا  در  ملک  ایمانم ، به  مثل   اینکه   زندانم          
        ره  و رسمش  اگر دانم ، چرا  سر  در  گریبانم
      خدایـا  غرق  بحرانم ، به  کار  خویش  حیرانم          
        من آن ذکر تو می خوانم، به ذکرت زنده ایمانم
      خدایـا  هر دو  چشمانم ، زِ  تو  بیننـد    درمانم          
        اگر  در  خاک  تو  رانم ، وگر  در ملک  ایرانم
      خدایـا  من  پشیمانم ، بـبین  فرسوده شد  جانم          
        چرا   بگذاریم  تنها  ، تو  در  چنگال   شیطانم
      بشر آن را که من  دانم ،من آن حال  تو می دانم         
         یقین دانم  نمی دانی ، که  من  بهر  تو  می دانم
      حسن  راهی که من دانم ،صلاح  وخیر می دانم        
         مرو  از راه ما بیرون ، یقین می دان  که سبحانم
      ٭٭٭
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      لیلا امریاس(پریسا)
      پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۲۱
      درود بر شما
      زیبا بود
      حسن  مصطفایی دهنوی
      حسن مصطفایی دهنوی
      جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۰۶
      درود بانو
      نظر لطف شماست
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ایمان اسماعیلی (راجی)
      پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸ ۱۶:۱۷
      سلام جناب دهنوی
      خدا رحمت کنه پدر گرامی رو
      روحشون شاد یادشان گرامی
      ان شاالله باقی الصالحات بشه براشون که حتما شده
      زنده باشید به مهر گرامی
      احسنت به شما که یادگار پدر رو حفظ کردید خدا ازتون راضی باشه ماشاالله به شما یاعلی
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      حسن  مصطفایی دهنوی
      حسن مصطفایی دهنوی
      جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۰۷
      درود و سلام جناب راجی
      نظر لطف شماست
      خدایش رحمت کند
      انشاالله
      تشکر فراوان
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم هداوند
      پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸ ۱۷:۵۹
      "مگر گوش تو جان باشد که داند صحبت جانم"
      از این نزدیک تر نمی شود وجود لایزال را تصویر کرد.
      خندانک خندانک خندانک
      بسیار زیبا و عارفانه و عاشقانه بود
      شادی روحش فاتحه
      خندانک خندانک خندانک
      حسن  مصطفایی دهنوی
      حسن مصطفایی دهنوی
      جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۰۹
      درود ها جناب هداوند
      نظر لطف شماست
      خدایش رحمت کند
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      همایون طهماسبی (شوکران)
      پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸ ۱۸:۰۹
      درودتان جناب دهنوی عزیز و فرزانه
      بسیار زیباااااا
      خندانک خندانک خندانک
      حسن  مصطفایی دهنوی
      حسن مصطفایی دهنوی
      جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۰۹
      درود ها جناب طهماسبی
      نظر لطف شماست
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸ ۱۹:۴۱
      درود بر شما............ خندانک خندانک خندانک
      حسن  مصطفایی دهنوی
      حسن مصطفایی دهنوی
      جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۰۹
      درود ها استاد انصاری
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      یدالله عوضپور    آصف
      پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۸ ۲۳:۳۷
      درودی دیگربار بر جناب مصطفایی عزیز
      خندانک خندانک خندانک
      حسن  مصطفایی دهنوی
      حسن مصطفایی دهنوی
      جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۰۹
      درود ها جناب آصف
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ۰۴:۰۹
      درودها استادگرامی
      چون همیشه زیبا نگاشتید
      حسن  مصطفایی دهنوی
      حسن مصطفایی دهنوی
      يکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ ۲۳:۴۱
      درود بانو شعله
      لطف دارید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1