يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر رحیم نیکوفر ( آیمان )
آخرین اشعار ناب رحیم نیکوفر ( آیمان )
|
بس کن..! به دل من تو نزن خار دگر
زیرا که شدم در همه جا ،خوار، دگر
شعری غزلی کنج دلم بار شده
باید که ببارد دل من بار _ دگر
بغضی شده هر لحظه غمت دور گلو
دانم که بجویی بدهی زار _ دگر
گفتم که تویی بلبل خوشخوان_ دلم
گفتی بروم.. چون شده ای ،سار، دگر
گفتم نگهم کن نگهم دار شبی
گفتی برو تو .. آمده دلدار _ دگر
آری روم از فکر تو بیرون ، بروم..
باید که دل من بزند تار _ دگر
پایان ندهد شکوه ی دل را غزلی
باید که روم در پی آثار _ دگر
#آیمان
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس از حضورتان استاد | |
|
سپاس از حضورتان استاد | |
|
سپاس از حضورتان بزرگوار | |
|
سپاس از حضورتان بزرگوار | |
|
سپاس از حضورتان بزرگوار | |
|
سپاس از حضورتان بزرگوار | |
|
سپاس از حضورتان بزرگوار | |
|
سپاس از حضورتان بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عید شما مبارک به دلخندانی ها عجین در سلامتیِ مستدام
غزل شیوا اما تلخی بود