نوروز ،نشانی ، ز گذر هایِ زمان است
نوروز ، بر انگیخته از ،فکرِ کسان است
آن مردمِ هشیار،که در یافت به دانش
خورشیدو زمین،گرده یِ با نقل و مکان است
خورشید چو شمع باشد و پروانه به دورش
هر دور،یه سال است و ،مداماً دوران است
آن نقطه یِ آغاز،سر آغاز بهار است
زانروست که، نوروز شروعِ جریان است
این سنّت دیرین چه عجب سنت خوبیست
روز از نو و ، تغییِرِ همه فکرو ، بیان است
صحرا و دَ مَن ، جامه یِ کهنه ، به در آورد
تا بر ، بگشاید به نسیمی ، که وزان است
فرصت مده بر باد ، که گل هایِ بهاری
تازه نفسی تافته ، بر خشمِ خزان است
این صبر و تحمّل ، ز گلِ سرخ بیاموز
شاداب ، دگر باره به دیدارِ جهان است
امید و ، تکاپویِ همه ، مرغِ چمن زار
از کوشش نو گوید و ، تغییر زمان است
یادت نرود ، نکته ای آموز زِ نوروز
کین راهبر عاقل و بالغ ،به جهان است
تا زنده تو باشی ،حرکت لازمِ آن است
تغییر و صفا ، خنده و شادی،نه زیان است
آگاه شوی از همه راز و ، همه علت
این رمزِ چه رازیست، چرا مرگ میان است
هر چیز به عالم ،به دو رو بحثِ بیان است
جز ایزد منّان ،که خداوندِ چنان است !
در علمِ ریاضی، تو بدان ،نقطه چنین است
نه صاحب بٌعد است و مگو نقطه گمان است
آغاز گرِ هر چه که در فکرو جهان است
آن نقطه یِ بی بٌعد تو ، در وردِ زبان است
گر ساخته ای ساخت به یک نظم و نظامی
آن خصلت حادث، ثمرش ،روح و روان است
گیرم ، تو بدانی همه رفتارِ رٌموزش
بر پیچ ، به آن هیچ ،که حاصل به جهان است
بر هم خورد ، این نظم و ، نظامِ اثرِ تو
ای مقتدیِ اَر زندگیت ، در جریان است
زاد روز مولای متقیان حضرت علی( ع) و روز پدر مبارک