سه شنبه ۴ دی
باغ مینو ها شعری از سید رضا موسوی
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۲۰:۴۷ شماره ثبت ۷۱۹۸
بازدید : ۱۰۲۲ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب سید رضا موسوی
|
من خیره در یک زلزله از جنسِ "هو هو" ها
عرفانِ درویشان نبود هم سنخِ جاشو ها
سلطان مشهد ! من دلم درگیر جمعی شد
از خال لبها تا پریشان مــــــــــــو و ابروها
دست و دلم لرزید وقتی دیدمت در خواب
حقا که آسان خم کنی قَد ... تا به زانو ها
مهتابِ چشمان تو بیمارم کند هرشب
با اینکه سقّـــــــاخانه ات فردوسِ داروها
از خواب با درد خوشی بر خواستم مولا
گفتم کجا باید برم ؟......شهر فراسو ها
دارم کنار پنجره فولاد میــــــــــــمیرم
ساکت و مخفی در میان این هیاهو ها
من در شلوغی حرم پرواز میکردم
هرچند بودم ملتـــــهب در بین بازو ها
این بار هم رَدَّم کنی، رسم رفاقت نیست
اشکِ من دلداده شد چون مُشکِ آهوها
باید برای ما بخوانی << إن یکاد >> ارباب!
ما شیعیان و شوریِ چشمان زالــــوها
آری تزلزل گر کنم شیطان مرا برده
ضامن تویی آقا و ما هم بچه آهـــــــوها
آخ! این چه رویای دل انگیزیست ؛ از مشهد...
پَر می کشی تا کربلا مثل پرستـــــــــــــو ها
آقا ! براتِ کربلایم را تو امضا کن
با سر بیافتم من میان باغ مینــــــو ها
کام نگاهم شد عسل با یادِ این رویا
الحق که یاد و نامتان شد شهد کندو ها
گرچه غزلهایم غزال امشب شده اما....
بال سفید نامه ام آوازه ء قــــــــــــــــو ها
دیگر سخن کوتاه و بازم در تماشایم
آقا دعا کن او بیـــــــاید تا ترازو ها....
.....عدلش ببینند و بترسند خفتگان شهر
اینک که خوابند مرد و زن در پشت پستو ها................
سید رضا موسوی
1387
بعضی وقتا شعر باید قوی باشه ولی شاعر قوی نبود نبود \
بعضی وقتا هم شاعر قوی ....ولی شعرش....
در این مورد نه شاعر قویه نه شعر
پس سلطان قلبم علی ابن موسی !؟
دستم را بگیر و کمم را بپذیر .
دوستان امروز واقعا دلم براتون تنگ شد گفتم بریم مشهد با هم برات کربلا بگیریم ............................
راستی؟! آقای فکری! چاه عَلَوی رو پیدا کردم خوب سنگ صبوریه برام!
شعر آخرم رو ارسال میکنم و مدتی که نیستم دعا گوی همتون هستم و ملتمس دعا.
ومن الله التوفیق
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.