دوشنبه ۳ دی
گنهکار شعری از رامین مهبودی
از دفتر حرف دل نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷ ۲۱:۳۸ شماره ثبت ۶۹۱۰۳
بازدید : ۶۳۶ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب رامین مهبودی
|
گنه کردیم بی مقدار
ولی هرروز خوشحالیم و می خندیم
ولی شادیم و آسوده
نه تنها من
نه تنها تو
نه تنها زاهد و
بل صاحب فتوا
بسی بیهوده خرسند است
از پاکی و دینداری
اگر از او بپرسی
فاش می گوید
که من همچون طلا پاکم
اگر از او بپرسی
تا کنون قلبی شکستی
سراغ از خاطرش می گیرد اما
هیچ در یادش نمی آید
ولی بسیار دیدیم در باغی
از صدای آواز کلاغی
گوش ها بستیم
و چه بسیار بریدیم
سپیدار از باغ
دل کاکتوس ها شکستیم
با خرید گل رز
راستی تا به حال آیا
در تنگ بلور سفرۂ هیچ کسی
خرچنگ دیده اید؟
من ندیدم هیچکس
حیوان خانگی اش جوجه تیغی باشد
و آنقدر سرگرم دلفین ها شدیم
تا کوسه از بیکسی دق مرگ شد
ونهنگ ها خودکشی کردند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موثر و زيباست
دستمريزاد
"راستی تا به حال آیا
در تنگ بلور سفرۂ هیچ کسی
خرچنگ دیده اید؟
من ندیدم هیچکس
حیوان خانگی اش جوجه تیغی باشد
و آنقدر سرگرم دلفین ها شدیم
تا کوسه از بیکسی دق مرگ شد
ونهنگ ها خودکشی کردند"