دیده ازظلم تو هرشب،گشته گریان ای گلم
زین غمت این اشک من شدهمچوباران ای گلم
غم گرفت ازمن جو انی،شوروشوق زندگانی
دل گرفت آتش زخامی،گشته سوزان ای گلم
یاد آن ایام اول ، می برد هوش از سر من
سینه پرگشت ازغمو ازداغ دوران ، ای گلم
اینچنین ازهم جداگشتن مثال شاخه بشکستن
برد از جانب من ، دین و ایمان ، ای گلم،
آن رفیقان دو رو ، کز معرفت دم می زدند
بردلم زخمی زدند ، هر لحظه آنان ای گلم
هر زمان می بینمت ، گرم سخن با یار نو!
خنده ام می گیرد،از پستی یاران ای گلم
رفتی و بادوستانم،همسخن گشتی چرا؟
من شدم زین کار تو ،نالانو حیران ای گلم
بر دل غمگین من، زخم بزرگی را زدی !!!
برده ای آخر چرا ، امید درمان ، ای گلم؟
من شدم مجنونو لیلا از برم رفتش ولی!
گشته ام زین ظلم تومانندمستان ای گلم
خسته گشتم زین جفای مردم شیطانصفت
بی تو شد دنیا برایم،همچو زندان ای گلم
بر رهی بی انتها ، پای سفر ، بنهاده ام،
بی کسو تنها روم برسوی پایان ، ای گلم!