سه شنبه ۲۹ آبان
دست مریزاد! شعری از شهرام مودب
از دفتر صاع نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ ۱۹:۴۰ شماره ثبت ۶۶۸۷۱
بازدید : ۲۵۳۰ | نظرات : ۳۸
|
آخرین اشعار ناب شهرام مودب
|
روحم شده آزاد، ولی دست مریزاد!
بر آنکه مرا کُشت، پس از آنکه مرا زاد
از برقِ نگاهش متولد شدم اول
آخر، همه هستیِ مرا باد فنا داد
چون دخترکی در هوسِ بازیِ با خاک
دنبالِ پدر، بی خبر از سنتِ اجداد
رفتم که شَوَم شاد و ندانستم از اینکه
خواهد که کُنَد زنده به گور این پدر، اولاد
ای کاش! فقط جسمِ منِ دلشده می کُشت
کُشت از عطش احساسِ مرا نیمه ی مرداد
شاید که مقصر، دل و چشمانِ خودم بود
چون طاهرم از دستِ دل و دیده به فریاد
یا شاید از اقبال بَدم بود که آن روز
بر کوچه ی تنگش، گذرِ ننگِ من افتاد
سرسام گرفتم من از این شاید و شاید
ای داد از این شاید و اما و اگر، داد!
"شهرام"! گذر کن تو از این خاطره، شاید
هر بار، بغل می کند او یک دو سه نوزاد
شاعر: شهرام مؤدب
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب سپاس از همراهی تان | |
|
لطف دارید شاعر گرانقدر گوارای وجودتان بزرگوار | |
|
سپاسگزارم سرور گرامی | |
|
درودها سرکار خانم ناصری نسب از محبتتون بینهایت سپاسگزارم | |
|
سلام و عرض ادب ممنون از نگاه زیبای شما بانو | |
|
درودها بانو درخشانی بزرگوار بسیار سپاسگزارم از نگاه زیبایتان پاینده بمانید | |
|
سپاسگزار جناب عباسی بزرگوار | |
|
درودها شاعر توانا جناب صادقی گرامی ممنون از نگاه زیبای شما برفراز بمانید | |
|
سلام و عرض ارادت قدردان همراهی تان هستم زنده باشید | |
|
درود جناب نساجی شاعر ارجمند گوارای وجود نابتان برفراز بمانید | |
|
عرض سلام جناب صادقی بزرگوار، ممنونم و سپاسگزار از وقتی که گذاشتید. حتما روی نظرات و پیشنهادهای حضرتعالی دقت و تفکر خواهم کرد. روزگارتون زیبا | |
|
درودها سرکار خانم میرزایی گرانقدر سپاس از همراهی تان پیروز باشید | |
|
درود و سپاس از توجه شما بزرگوار | |
|
درود و سپاس | |
|
سپاس از لطفتان جناب کاظمی عزیز برقرار بمانید | |
|
درودها شاعر گرانقدر ممنون از نگاه زیباتون | |
|
درود من هم همینطور ولی جدای از مزاح، شعر با یک دست مریزادِ کنایه وار به معشوقی که عاشقش رو با آزارهاش میکُشه شروع میشه که نه تنها جسمش رو بلکه احساس تشنه اش رو، اونم در گرمترین روز سال یعنی نمیمه ی مرداد میکُشه. بعدش عاشق با خودش میگه که شاید مقصر خودتی که بهش دل دادی و شایدهای دیگر. در پایان هم خودش رو دلداری میده و میگه شاید معشوقت هربار این بلاها رو سر کسان دیگه هم میاره و خودت رو مقصر ندون. ولی اگه سنگین گفته شده باید اصلاح بشه. ممنون از ابراز نظرتون | |
|
درودتان بانو خزاعی ارجمند منصور باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلي ناب و زيباست