يکشنبه ۲۷ آبان
سِفرخیال شعری از صحبت پارکی ( صُبی )
از دفتر رنج نور نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ ۱۳:۲۰ شماره ثبت ۶۵۹۶۹
بازدید : ۶۳۷ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر صحبت پارکی ( صُبی )
آخرین اشعار ناب صحبت پارکی ( صُبی )
|
سِفر*خیال
---------
درهیاهوی سکوت!...
فرانز از
کجا ی داستان
به ذهنم پیچیده ای
که حسی رام نشده
انگار
آیات عشق را
مدام
از صحیفه ی نگاه ات
به رسم یهودا
ترتیل می کند
---------------
صُبی
/
۱
باد زُل زده بود
به موهایش
برگشتم ٬ چیزی بگویم
مشتی عطربه تسلی آمد
/
۲
/
برف ها ٬ سپید می آیند
ما نیز سپید می رویم
در مرگ افسوسی نیست
وقتی ٬ جاودانگی
شوخی با طبیعت است
/
۳
/
با جنینی ازلی
از زنی با دو رحم زاده شدم
با جنونم آنی
بی غرض
ناف خود م را
به دهان می گیرم
من جدا
از همه ی خویشتن ام
در دوجهان می میرم !
/
۴
/
میان این همه بود
منتظر یکی بودم
که دیگر نبود!
/
۵
/
تو! قد کشیدی
من فریاد
غافل از
غروب آفتاب.
/
۶
/
فاصله
با رفتن پُر نمی شود
بهتر است
برای رسیدن
ایستاده خندید
/
۷
/
تقصیر تقدیر نیود
باید!
قبل از رسیدن به معنای تب
عشق را پاشویه می کردم !
/
۸
/
برف که می بارد
سپیدی هر شعر
نگاهی ست سرد
براندوه سکوت ام !
/
۹
/
در ذهن تخت
شکل وا ره ای.
جامانده
وقتی دنیا
در تن تو
به آخر رسیده بود
/
۱۰
/
گاهی
در برابر هیچ
به مرگ فکر کردن
--
معجزه ای ست
بزرگترازمسخ مسیح
/
۱۱
/
تنهایی ٬ یعنی
اعتراف به زیبایی
آنگاه که ٬ مرگ
پیشنهاد تازه تری دارد
/
۱۲
/
زندگی را
به قامت خیال بافتم
سرنوشتم !
فاصله ی کوک ها شد
--------
پ. ن:
سِفر: کتاب
|
|