سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        خویش آزاری

        شعری از

        بابک فاضل

        از دفتر از سالها..... نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۰:۲۷ شماره ثبت ۶۴۹۷۶
          بازدید : ۹۴۸   |    نظرات : ۳۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بابک فاضل

        از چه اسرار نهان میداری
        شاید از کرده ما بیزاری
        یا زکج فهمی و نافهمی ما
        یا زکیش همه خویش آزاری
        شاید از رنگ و ریای دل ما 
        برده ای پی به چنین هشداری
        من چه گویم که تو خود آگاهی
        از غم تلخ چنین بیماری
        نکته را خویش فقط می فهمیم
        عرضه داریم به هر بازاری
        خاک را خویش فقط کاسه کنیم
        نشناسیم جز این معماری
        فکر را خویش فقط پخته کنیم
        خلق را نیست چنین ابزاری
        یار این است فقط نه جز این
        دیگران را نبود دلداری
        شب فقط خانه ما می خسبد
        شهر را نیست جز این تالاری
        پشه اینست که من می بینم
        آنچه خود هست ندارم کاری
        داروی درد همین هست که هست
        نشناسم بجز این تیماری
        این گناه است که تو فکر کنی
        بیخودی ذهن خودت آزاری
        مایه رنج حریفان گردی
        سینه ی خویش به هم بفشاری
        آنچه شرط است به تو می گویم
        فهم من فهم خودت انگاری
        غیر از این هر چه کنی ظلم کنی
        هم به خود هم به عزیزان آری
        سایه ام گر بشود از سر تو
        تو بیفتی به ره بدکاری
        جای خود پر زشر و ننگ کنی
        پایه از هم گسلی تو باری
        بعد از آن هرچه شوی زار و پریش
        فایده نیست ندامتکاری
        پس چه بهتر که خود آزاده کنی
        اندر این ورطه که از ماداری
        شادمان زی تو در این ورطه تنگ
        وای اگر پای برون بگذاری
        گرد برگرد به گرد در ما(gerd دایره وار)
        واجبت نیست خری پرگاری
        مهر بر لب بزن و هیچ نگوی
        ورنه میخت بکنم بر خاری
        فکر آزادی از این شهر خطاست
        هر کجا که بروی تو خواری
        پند بپذیر و در این جای بمان
        که در اینجا بودت آثاری
        دست در آغش آینده ببر
        و بخوانش تو به این همکاری
        سینه اش خیش بزن از پس خویش
        و بپاشش همه تخم باری
        دیده اش از غم دی گریان کن
        و بکش از پیش آبی جاری
        پس از آن هوش در این کار ببند
        نشود چهره ی او زنگاری
        نفسش را بشمار و بنویس
        تا نیاید به سرش بیماری
        شاید آن روز نسیم دم صبح
        بوزد در تن گندمزاری
        یک پرستو بپرد بر سر بام
        لانه سازد به تن دیواری
        و تواز چرخش شیرین زمان
        خنده ات گیرد از این بی عاری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۰:۳۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۰:۰۴
        سپاس بانوی گل واژه ها
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۸:۴۱
        درود بزرگوار خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۰:۰۳
        درود استاد چشمه میجوشد و سراب کند مزرعه را ای خوش آن روز که بیرون بزند سبز چمن
        ارسال پاسخ
        عليرضا حكيم
        پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۷ ۰۵:۳۰
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۰۴
        درود بر استاد حکیم
        ارسال پاسخ
        محمد شمس باروق
        دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۲:۴۳

        از چه اسرار نهان میداری
        شاید از کرده ما بیزاری
        یا زکج فهمی و نافهمی ما
        یا زکیش همه خویش آزاری
        شاید از رنگ و ریای دل ما 
        برده ای پی به چنین هشداری
        من چه گویم که تو خود آگاهی
        از غم تلخ چنین بیماری
        نکته را خویش فقط می فهمیم
        عرضه داریم به هر بازاری
        خاک را خویش فقط کاسه کنیم
        نشناسیم جز این معماری
        فکر را خویش فقط پخته کنیم
        خلق را نیست چنین ابزاری
        یار این است فقط نه جز این
        دیگران را نبود دلداری
        شب فقط خانه ما می خسبد
        شهر را نیست جز این تالاری
        پشه اینست که من می بینم
        آنچه خود هست ندارم کاری
        داروی درد همین هست که هست
        نشناسم بجز این تیماری
        این گناه است که تو فکر کنی
        بیخودی ذهن خودت آزاری
        مایه رنج حریفان گردی
        سینه ی خویش به هم بفشاری
        آنچه شرط است به تو می گویم
        فهم من فهم خودت انگاری
        غیر از این هر چه کنی ظلم کنی
        هم به خود هم به عزیزان آری
        سایه ام گر بشود از سر تو
        تو بیفتی به ره بدکاری
        جای خود پر زشر و ننگ کنی
        پایه از هم گسلی تو باری
        بعد از آن هرچه شوی زار و پریش
        فایده نیست ندامتکاری
        پس چه بهتر که خود آزاده کنی
        اندر این ورطه که از ماداری
        شادمان زی تو در این ورطه تنگ
        وای اگر پای برون بگذاری
        گرد برگرد به گرد در ما(gerd دایره وار)
        واجبت نیست خری پرگاری


        عالیه استاد گرامی


        من که لذت بردم خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۹:۵۸
        شمس گرماده آبادی ماست شکر و صد شکر زطبع سخنش
        ارسال پاسخ
        یدالله عوضپور    آصف
        دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۵:۱۱
        جناب فاضل گرامی
        درود برشما
        دلمویه های قشنگی ست
        هزاران مرحبا داری عزیزم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۹:۵۶
        استاد آصف پاینده باشی
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۲:۰۲
        درود برشما
        مطلع کار خیلی خوب بود
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۹:۵۶
        زیبا و. زیبا بین هستی دوست عزیز سپاس
        ارسال پاسخ
        سینا دژآگه
        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۱:۴۷
        سلامو درود بر شما
        قلمتان نویسا خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۹:۵۵
        پاینده باشی سینا جان
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۳:۲۱
        شاعر گرانمهر
        جناب فاضل عزیز
        با سپاس از آفرینش این اثر زیبا که با قلمی فاخر مزین و در قالب غزلی ناب با مضامینی عاشقانه نظم یافته است ..
        متشکرم
        سلام
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۹:۵۹
        مهر بر شما استاد عزیز
        ارسال پاسخ
        ســــــتوده
        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۲:۲۳
        سلام خندانک
        زیبا بود مانا باشید
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۹:۵۴
        درود بر ستوده بانو
        ارسال پاسخ
        بابک فاضل
        چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۸:۰۴
        عزیزان دل از اینکه بنده را مورد عنایت قرار دادید سپاسگزارم خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷ ۲۰:۴۱
        درود برشما
        جناب فاضل گرامی خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۸:۵۶
        درود و سپاس استاد انصاری عزیز
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷ ۱۸:۲۰
        درود آقای فاضل گرامی خندانک
        آفرین بر شما شعر پر نکته ای بود خندانک خندانک خندانک
        جسارتاً
        بنظرم قالب شعر قصیده هست نه غزل خندانک
        شاد و تندرست باشید خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۸:۵۷
        درود جناب زارع عزیز
        سپاس از توجه و نقطه نظر مثبت شما
        درست میفرمایید
        ارسال پاسخ
        مرتضی سلیمی
        چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷ ۱۹:۲۹
        سلام
        پایدار بسرایید
        لذت بردم
        خندانک خندانک خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۸:۵۸
        درود بر جناب سلیمی عزیز
        پایدار باشید
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷ ۱۹:۵۷
        سلام و عرض ارادت..بسیار زیبا بود یاد غزلی افتادم از حافظ،با این سه بیت پایانی عالی.
        درود برشما خندانک

        رنگ خون دل ما را که نهان می‌داری
        همچنان در لب لعل تو عیان است که بود

        زلف هندوی تو گفتم که دگر ره نزند
        سال‌ها رفت و بدان سیرت و سان است که بود

        حافظا بازنما قصه خونابه چشم
        که بر این چشمه همان آب روان است که بود
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۰۱
        جناب رمضانی عزیز
        استاد
        ممنون از نظر لطفت و این حس قشنگ شاعرانه

        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷ ۲۱:۴۳
        درودتان
        زیباست خندانک خندانک خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۰۱
        ممنون از بانوی عزیز
        زیبا بین هستید
        ارسال پاسخ
        سجادمیردادی(درویش)
        چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷ ۲۲:۲۴
        سلام و درود استادم.
        بنده شیفته اشعار تان هستم. خندانک خندانک خندانک
        امیدست شاگردی تان را بکنم. خندانک خندانک خندانک
        یار این است فقط نه جز این
        دیگران را نبود دلداری
        شب فقط خانه ما می خسبد
        شهر را نیست جز این تالاری
        همه اش عالی بود ولی عاشق این بیت شدم.
        خندانک خندانک خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۰۳
        سلام سجاد عزیز
        ممنون که به بنده لطف داری
        ارسال پاسخ
        نقی باقری
        پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۲۰
        زیبا گفتید
        درودبرشما.
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۰۴
        درود بر جناب باقری عزیز
        ممنون از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        امیرحسین ابراهیمی (شریعت سبزواری)
        جمعه ۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ۰۵:۰۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۰۵
        ممنون جناب ابراهیمی عزیز
        ارسال پاسخ
        علی   صادقی
        جمعه ۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ۱۵:۳۵
        سلام وعرض ادب

        بسیار زیبا سروده اید خندانک
        بابک فاضل
        بابک فاضل
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۰۶
        جناب صادقی عزیز
        درود بر شما
        زیبابین هستید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2