محبوبه ی شبهای بلند ، من تشنه ی دیدار توام
ابروی کمان ، موی کمند، تو مونس ومن یارِ توام
ای طالع تو سعد ترین ، ای مِهر تو بی دردترین
رندانه بیا، مردترین ، من گرمیِ بازار توام
ای مرغ شباویز دلم ، از عشق تو لبریز دلم
آهنگ دل انگیز دلم ، من زخمه ی هر تار توام
در بزمِ شبم ساقی تو ، ساغر من و الباقی تو
افسونگری و راقی تو ، ،مخموری و خمّار توام
آرامشِ جان ، آرامم ، تو پخته ولی من خامم
ذکرِ لب تو شد نامم ، دیوانه و بیمار توام
تو اختری وزهره ی من، همچون زری و نقره ی من
مشهور شدی شهره ی من ، من عاشقم و زار توام
شهدِ لبِ تو قند وعسل ، گفتار تو چون شعر وغزل
سرگشته ام از روزِ ازل ، درگیر و گرفتار توام
هر شب به خیالم تو بیا ، رویای محالم تو بیا
در فکر وسوالم تو بیا ، در خوابم و بیدار توام
پرواز مرا بال تویی ، فردای مرا حال تویی
هر قیل مرا قال تویی ، اندیشه و پندار توام
آیینه ی من چشمانت ، در عهدم و در پیمانت
ای دست من و دامانت ، هر لحظه به تکرار توام
ای تاجِ سرم ، جانانم ، ای مِهر و مَهِ تابانم
چون سَر شدی و سامانم ، من نقطه ی پرگارِ توام
عاقل تو و دیوانه منم ،شمعی تو و پروانه منم
مجنون تو و دردانه منم ، انکاری و اِقرار توام
این سینه سرای عشقت ، آماده برای عشقت
جانم به فدای عشقت ، مجبوری و اجبار توام