دوشنبه ۳ دی
افسانه راهروهای ویلای شن زده شعری از دنیا حریفی
از دفتر بارانه های دنیا نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۷ ۱۱:۱۶ شماره ثبت ۶۴۵۳۹
بازدید : ۷۲۵ | نظرات : ۲۴
|
آخرین اشعار ناب دنیا حریفی
|
از راهرو تنگ و شیب¬دار مابین سلول¬ها با ترس و اضطراب رد می¬شدم. دست¬هایی که به التماس بیرون سلول بودند از بدنم رد می¬شوند بدون این¬که حتی احسا سشان کنم و این برایم وحشتناک است. با تمام این¬ها هنوز جرأت چرخاندن سرم را به سمت هیچ-کدام از آن¬ها پیدا نکرده¬ام. تمام مدت همه زندانی¬های پیتاروک را از گوشه چشم¬هایم می¬بینم، ولی به محض این که کمی جرأت در وجودم تلمبار می¬کنم و مستقیم به آن¬ها خیره می¬شوم، آن¬ها خودشان را پس می¬کشند و پنهان می¬کنند یا...بعضی¬ها با تعجب نگاهم می¬کنند. جماعتی عجیب گرفتار موجودی عجیب¬تر شدند. شاید این احساس به خاطر ترس بیش از حد باشد، ولی چشم¬هایم پر از خواب شده است. یک خواب عمیق در سر و صدای راهروی سلول های ارواح. این¬جا برزخ است.
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما دوست هنرمند . ممنونم از حضورتون. این متن قسمتی از رمان تازه به چاپ رسیده افسانه راهروهای ویلای شن زده است. خوشحالم که خوشتون اومد | |
|
درود بر شما سپاس دوست مهربان | |
|
درود بر شما دوست هنرمند . ممنونم از حضورتون. این متن قسمتی از رمان تازه به چاپ رسیده افسانه راهروهای ویلای شن زده است. خوشحالم که خوشتون اومد | |
|
ممنونم عزیزم قسمتی از رمانی است که به تازگی چاپ شده | |
|
درود بر شما دوست هنرمند . ممنونم از حضورتون. این متن قسمتی از رمان تازه به چاپ رسیده افسانه راهروهای ویلای شن زده است. خوشحالم که خوشتون اومد | |
|
درود بر شما دوست هنرمند . ممنونم از حضورتون. این متن قسمتی از رمان تازه به چاپ رسیده افسانه راهروهای ویلای شن زده است. خوشحالم که خوشتون اومد | |
|
درود بر شما دوست هنرمند . ممنونم از حضورتون. این متن قسمتی از رمان تازه به چاپ رسیده افسانه راهروهای ویلای شن زده است. خوشحالم که خوشتون اومد | |
|
درود بر شما دوست هنرمند . ممنونم از حضورتون. این متن قسمتی از رمان تازه به چاپ رسیده افسانه راهروهای ویلای شن زده است. خوشحالم که خوشتون اومد | |
|
درود بر شما دوست هنرمند . ممنونم از حضورتون. این متن قسمتی از رمان تازه به چاپ رسیده افسانه راهروهای ویلای شن زده است. خوشحالم که خوشتون اومد | |
|
درود بر شما دوست هنرمند . ممنونم از حضورتون. این متن قسمتی از رمان تازه به چاپ رسیده افسانه راهروهای ویلای شن زده است. خوشحالم که خوشتون اومد | |
|
درود بر شما و ممنونم از لطف و بزرگواری شما . نوشتن این اثر برای من خاطره انگیز بود و محبت شما که همیشه شامل حال من شده رو از یاد نمیبرم . | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید