1-
جمعه
چشمانِ غزل ریز تو است
که به فنجانِ غم دلتنگی
طعم شیرینی عسل می ریزد
*****************
2-
به عطر نرگس و باران احساست
خیابان های تهران وجود من
پر از آوای شادی شد
***************
3-
تو ای آوای همواره،
ز مضراب نوازشهای دستانت
دلم دریای آرام است
ز پژواک امید تو
هجوم غصه ناکام است...
**************
4-
تو می باری
هوای شهر احساسم
ز عطرت تازه می گردد
پ.ن:
امتداد نقطه چینهای همه ابیاتم
به تو و گوش تو می انجامد
*****************
5-
فروغ اینجا همه آغوشها سرد است
بهار صورتی از غصه ها زرد است
نقاب خنده بر لب ظاهرا شادیم
ولی شبهایمان فصلی پر از درد است
پ.ن:
برای فروغ فرخزاد
**********************
6-
من از تزریق دردِ هجرِ تو
بی تاب می میرم...
تو بگو چند غزل تا نگهِ تو
باقی ست؟
**************
7-
شباهنگام
بی مهتاب روی تو
دگر شوق سرودن نیست
هوای لحظه ها ابری ست
امید زنده بودن نیست
*****************
8-
دماوندی و من همچون شقایق
در دلت روییده ام ای تکیه گاه عشق
پ.ن: برای کوه مردان سرزمینم...
*************
9-
صبح
نازل شدنِ سوره ی چشمان شماست
به جهان کلمات
***************
10-
مرا ورق بزن
نوشته هایم را بخوان
نانوشته هایم بماند برای چشمانت...
*****************
11-
لبانت را به لبخندی دوباره رو به بالا کن
که دنیا هم ندید هرگز چنین رنگین کمانی را
*****************
12-
من آن دریاچه ای هستم که از بی رحمی دوری تو در قحطی امید می سوزد
شبیه لوت اندوهم که شوق برف و باران را به گورستان رویا برد
****************
13-
شهزاد یادت هرشب
برای فرهاد دل
می خواند دلبرانه
هزار و یک قصیده
مثنوی و ترانه ...
**************
14-
تنهایی
یعنی زخم دلتنگی تو
لب به سخن وا بکند
و تو با شوری اشکت
سخنش گوش کنی...
مهناز نصیرپور