يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ بهارنارنج شاعر مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
|
|
بغل کرده مرا
عطر بهارنارنج آغوش تو و خورشید...
|
|
|
|
|
اردیبهشت منی و غزل به مهر
غرق شکوفهی نارنجِ عاشقیست...
|
|
|
|
|
رقص قلم و سکوت و رویا جانا
با مزه ی تلخِ کافئین می چسبد...
|
|
|
|
|
از تاریکی میترسم
مرا یادِ گورِ نبودنت میاندازد
|
|
|
|
|
خبرهای بدِ اندوه،
ستادِ خالقِ بحران
سکوت بهتر ز گفتن هاست
میان این همه شیطان
روم من کنجِ یاد
|
|
|
|
|
بی تو پژمرده شود باغ دلم
نوبهاران غزلچهر سلام
|
|
|
|
|
نوبهار، دیدن توست وقتی که
قافیه بر لب شعر خندان است
|
|
|
|
|
سراغ لبخندم را نگیر
.
.
.
.
|
|
|
|
|
بهار
لبخند
تقویم
است
به وقتِ
....
|
|
|
|
|
سال خورشیدے مטּ
مے شود آغاز
با آوازِ مهرانگیز تو
مے کند پرواز
در داماטּ شعرانگیز تو
مے رود بالا
|
|
|
|
|
-شانه هایت قافیۀ پرواز، دستانت کوک آواز
-دلبرانه قدم بزن در واژگانم،
من فاصله ی حروف آغوشمان را دو
|
|
|
|
|
مهندسِ شهرِ واژه هایِ من!
با تو، روحم ، پرنده ای آزاد ،
نمیترسم هرگز از هجومِ باد،
قافیه ی
|
|
|
|
|
تیرِ حرمله:دستانِ بی رحمِ باد ،
برگِ لطیفِ گلویش را از شاخۀ زندگی چید....
|
|
|