يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ پاییز مِهربان شاعر مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
|
|
افتاد آرامش خواب
از آسیاب چشمانم
در پيچ و تاب اشك
***********
هِی هِی کنان
اندوهِ دِی
|
|
|
|
|
- عطر بودنت
کم کم از تنم می پرد
کی تمدید می کنی یلدای آغوشت را؟
- اینجا
میان گیسوان تاریکِ ی
|
|
|
|
|
از آغاز تا پرواز،
از اولین پگاهِ با تو بودن،
تا آخرین نگاه،
دوستت دارم
ارتش فرانسه ام ،
|
|
|
|
|
از آسمان ، شعر سپید می بارد،
قافیۀ گل و ستاره ،
پیراهنِ تازۀ درختان، وزین ،
صدایِ قدمهایم آهنگین.
|
|
|
|
|
از جایِ گرم بلند می شود،
پرنده ی نفسم.................
|
|
|
|
|
معنی نقطه چینها را
با شعر نفسهایم آواز می کنم،
در بلنداے دستانت پرواز،
وعده ے ما،
آغاز مرداد احس
|
|
|
|
|
به نامِ مهرِ مهرپرور
*******************
شعر را بیخیال،
در این هوای سرد ،
نانِ تنوریِ آ
|
|
|
|
|
ازاولین واجهای نِگاهت،
جذب شدم ،کهربایِ پاییزی...
|
|
|
|
|
خوابید برای همیشه،
تابید به قلبِ زمین،
بغضِ بیدارِ گلویم شد.....
|
|
|
|
|
- اگر نامم گم شود،
شعرهایم چون پرهای لطیف قاصدک،
پراکنده خواهد شد...
این جماعت..............
|
|
|
|
|
کوچ می کنم از شعر زندگیت،
با کوله بار قافیه ها،
این روزها دیگر کسی غزلخوان نیست...
شعرهایِ کوتاه
|
|
|
|
|
شاید اگر کوفه ،نبود از مردانگی دور،
خالی از نور،کر و کور،
بیگانه با ترانه ی وفا،
|
|
|
|
|
تابستانِ بیتابِ قلبم،
وقتی از چشمانت ،
اختیارِ تام میگیرد......
|
|
|
|
|
با تو پاییزِ انتظار،
شوقِ جشنِ مِهرِگان است،
ستاره باران ِامید و آسمان؛
|
|
|
|
|
فصل، عوض می شود،
جایِ خرداد را مرداد ،می گیرد،
|
|
|
|
|
آبیِ عاشقانه یِ من!
پرواز خواهیم کرد،
در بی وزنی،
آسمان را دریاب،
.........
|
|
|