سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        مُجازات مَجاز

        شعری از

        رضا حیدری نیا

        از دفتر غزلیات نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۱ ۱۳:۳۸ شماره ثبت ۶۱۷۱
          بازدید : ۸۳۷   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا حیدری نیا
        آخرین اشعار ناب رضا حیدری نیا

         

        دل ببین از ما چسان با ترکتازی می برد

        او که دل با مهر و گه گردن فرازی می برد

         

        می برد از ما  و ُ باکی نیست گرچه واقفم

        کین دل ما را ز روی بی نیازی می برد

         

        من چرا سد سازم این ره را به یار خوش خرام؟

        قمریان را عاقبت هم شاهبازی می برد

         

        خرمن مهر مرا آتش زدست و بوالعجب

        اوست کز ما شکوه بر دیوان قاضی می برد

         

        آتش افکنده ز دوری در سرای آب و گل

        بایرم، اشک از بس این آب از اراضی می برد

         

        او که دیدارش شمیم زندگی دارد ، چو مرگ

        هرچه را دارم چه ناراضی و راضی می برد

         

        گر دلارامی ز تو دل خواست خود تقدیم کن

        چون در آخر هم کنی گر اعتراضی ، می برد

         

        دوش آن شوخ از من آن دل را چنان خندان ربود

        کین دلم گفتم به حتم از بهر بازی می برد

         

        ما که دادیم این دل و دیگر نمیگیریم پس

        نوش ِ آن دلبر که دل از پاکبازی می برد

         

        شکر آخر شد مُجاز از این مُجازات ِ مَجاز

        دست کم بیرون دل از دهر  ِ مَجازی می برد

         

        اینچنینم بوده است و اینچنینم باز باد

        میدهم دل ، باز بر  او که ز ماضی می برد

         

        تا رضا اینجا دلی با شوق دارد دست دوست

        جلوه از هر سو دل او را به نازی می برد

         

        بی نیازی های ما خواهد ثمر داد آنچنان

        کآخرش ابلیس بر آدم نمازی می برد

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1