يکشنبه ۴ آذر
رستگاری شعری از رضا حیدری نیا
از دفتر غزلیات نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۱۵:۳۰ شماره ثبت ۶۸۱۳
بازدید : ۱۴۳۴ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب رضا حیدری نیا
|
به غیر از پشت ِ ما اینجا ، که تاب آورده این غم را
شکستن حاصل است آنگه که خم افزون کنی خم را
چنان سکنی گزیده غم درون این دل شیدا
که گویی دل شده مهمان ، سرای و منزل غم را
تعجب نیست گر اشکم چکد هر دم از این دیده
که در دوری ِگل ،عاشق ، شود هم پیشه شبنم را
کنار ِحسن ِصُنع او ، ندارم تاب ِ منع ِخویش
که منعی بر ستوه آورد در جنت هم آدم را
چه باک ار زخمی از این غم نشیند بر دل و جانم
که (پنهان رستگاری هاست) تیغ ابن ملجم را
دلی ناسور از زخم فراقش مانده بر دستم
نمی جوید دگر ناسوری ِ این زخم ،مرهم را
ز خود زنگار برگیری ،امین راز میگردی
ندارد شک کسی بر آینه ،مصداق ِ مَحرَم را
مرا جامی ست کز لطفش دمادم مست و مدهوشم
سراغ از مستی ما گیر اینجا ساغر جم را
مشو زاهد به خود غره ،کراماتی هم ار داری
که میخی گاه می بندد دو دست ابن مریم را
رضا در ظرف اندیشه تصور کرده ای کل را
توقع داشتی ظرفی درونش جا دهد یــَم را؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.