سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        من هنوز مادر نشده ام

        شعری از

        شقایق رضازاده

        از دفتر از چشمهایت تا ناکجا آباد نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۶ ۲۲:۰۲ شماره ثبت ۶۱۵۸۸
          بازدید : ۳۶۹   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شقایق رضازاده
        آخرین اشعار ناب شقایق رضازاده

        میخواهم
        تمامش را
        آتش بزنم؛
        پوستم کنده شده،
        لباس میخواهم چکار؟
        نیستی و
        تمام این شعرها
        مزخرف می بافند؛
        باید با برگ برگ این دفتر
        موشک بسازم
        این اتاق کذاییم را
        منفجر کنم و
        خلاص!
        مگر قبر قرار است چند درجه تاریکتر باشد؟
        باور کن آفتاب 
        به آن پایین هم می رسد و
        به دیوارهای این اتاق
        نه!
        خدا را چه دیدی،
        شاید اینبار دیگر به شاخ و برگهای همیشه بهار پیوند بخورم،
        حداقل دیگر نیاز نیست هر صبح
        مسکن ها را 
        بچپانم توی کیفم و
        پله های آن اداره را
        بالا و پایین کنم!
        اصلا به درک که میخندی!
        من خوووب یادم می آید؛
        هیتلر نامرد در کدام جنگ تیربارانت کرد؟
        همانجا بود که زنده زنده چالم کردند!
        نامه هایت را 
        روی تفنگ هایشان می نوشتم!
        قرار بود برگردی،
        تو را چه به پوشیدن آن لباس احمقانه؟
        گفتم این بار برادر و خواهر می شویم؛
        از یک پستان شیر می نوشیم،
        ظهرها می آیی دنبالم،
        پسرهمسایه را در آغوش می کشم،
        غیرتی که شدی
        میزنم توی گوشت و
        تقاص تمام آن سالها را
        از دماغت در می آورم!
        تو قرار نبود سرباز بشوی!
        قرار نبود چکمه هایت را
        روی گلویم فشار بدهی!
        مرا چه به شقایق شدن؟
        مرا چه به داغ بر دل بودن؟
        مرا چه به اینهمه روسیاهی؟
        مگر خاک چقدر سخت تر است؟
        همین تخت
        همین تخت لعنتی
        هرشب استخوانهایم را 
        خرد می کند و
        بالا می آورم
        خودم را
        زندگی را
        تو را
        این عشق حرامی را...
        مرا چه به همآغوشی این بالشهای بی پدرمادر؟
        کدام احمقی میگفت
        بزرگ تر که شدم
        ستاره ها
        روی دامنم
        وصله می خورند؟
        جان من آن پرده ها را کنار بزن؛
        مگر قبر چقدر می خواهد تاریکتر باشد؟
        ماه هم
        رفته توی آن چاه قدیمی و
        کنارِ جنازه ها آرام گرفته...
        آسمان
        یا تهِ زمین
        چه فرقی می کند؟
        مگر می تواند سیاه تر ازاین مانتوشلوارِ لعنتی ام باشد؟
        هیچ کدام از اجدادم
        سرِ زا نرفته بودند؛
        تو چرا کاسه ی داغ تر از آش شدی؟
        فکر می کنی کدام آسان تر است؟
        این که ماشه را بچکانم
        یا موهایم را نبافم و
        جعبه ی لوازم آرایشم را
        پرت کنم توی خیابان؟
        ......
        من هنوز مادر نشده ام
        عروسکهایم را
        کجا بردند؟
        #شقایق_رضازاده
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۲۱:۴۱
        سلام شقایق بانوی عزیز افرین به این چرخش قلم خوشحالم که به این خوبی می سرائید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۰۷:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۰۷:۵۹
        مرا چه به شقایق شدن؟
        مرا چه به داغ بر دل بودن؟
        مرا چه به اینهمه روسیاهی؟
        مگر خاک چقدر سخت تر است؟
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        شقایق رضازاده
        شقایق رضازاده
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۲:۵۰
        ممنون از لطفتون بانوی عزیز، سلامت باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۶:۵۷
        خندانک خندانک خندانک آفرین شقایق عزیز..........خیلی دوست داشتم این سبک قلمت را
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۹:۵۵
        درود بانو
        بسیار زیباست خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۰۸:۱۶
        خندانک
        سلام و عرض ادب
        درود بر احساس ناب تان
        همواره بسرایید به مهر
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شقایق رضازاده
        شقایق رضازاده
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۲:۵۰
        سپاس از لطف شما، سلامت باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عمادالدین صفائی(صاد)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۰۸:۴۸
        بانوی هنرمند....سلام ودرود...
        سپید زیبایی بود...و درد دلی پر از غم....


        مگر قبر قرار است چند درجه تاریکتر باشد؟
        باور کن آفتاب 
        به آن پایین هم می رسد و
        به دیوارهای این اتاق
        نه!



        خندانک


        شقایق رضازاده
        شقایق رضازاده
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۲:۵۱
        ممنون از لطف شما شاعر عزیز، موفق باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحید کاظمی
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۰:۲۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود ها بر شما
        بدون شکه این اوج گرفتن است و هیچ نام دیگری نمیتوان برد برای این پیشرفت بهتون تبریک میگم در مقایسه با شعر های قبلیتون واقعا پیشرفت کردید با همین فرمون برید جلو لطفا تا ماهم لذت ببریم از پیشرفت های بعدی تون
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شقایق رضازاده
        شقایق رضازاده
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۲:۵۳
        سپاس از توجه شما و لطفی که نسبت به بنده داشتید خندانک خندانک البته این شعر خیلی قبل تر از شعرهایی که پیش تر به اشتراک گذاشتم نوشته شده، پس میتونیم بگیم پس رفت داشتم خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید میرزامحمدلو
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۴:۳۸
        زیبا بود
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۱۸:۱۷
        درود بر بانوی بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۲۱:۰۶
        سلام
        زیبا بود ولی طولانی بود
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۲۱:۵۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ ۲۳:۱۴
        سلام..
        قشنگ بود خندانک
        احسان ولی
        يکشنبه ۳ دی ۱۳۹۶ ۱۱:۴۳
        باید با برگ برگ این دفتر
        موشک بسازم
        این اتاق کذاییم را
        منفجر کنم و
        خلاص!
        .........................................
        واقعا نمیدونم چطور توصیف کنم در عین سادگی ذهنو تو عمق احساس میبره تمام تصاویر از جلو چشمام رد شد انگار داشتم یک فیلم تراژدی نگاه میکردم.
         موسی عباسی مقدم
        يکشنبه ۳ دی ۱۳۹۶ ۱۴:۵۴
        درود بر رضازاده گرامی زیبا بود
        بی وزن سرودن یعنی همین خندانک خندانک خندانک
        حمیدنوری(احمد)
        يکشنبه ۳ دی ۱۳۹۶ ۱۶:۱۸
        درود بانوی شاعره
        سروده ی زیبایی آفریدید
        احسنت ودست مریزاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        دوشنبه ۴ دی ۱۳۹۶ ۱۳:۰۲
        درودبرشما شاعره ی گرامی خندانک خندانک خندانک
        غلامرضا کفائی(کویر)
        دوشنبه ۴ دی ۱۳۹۶ ۱۸:۴۹
        درود بر شما.
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8