سلام بر شما دوست بزرگوار جناب صالحی لنگرودی
خیلی خوش آمدید،ممنونم از حضورتان
حضرت مولانا می فرماید
هرکسی از ظن خود شد یار من/از درون من نجست اسرار من
عرض کنم خدمتتان که ما نگفتیم شعر کهنه گندیده است(و خدا نکند بگوییم)
که بر این باورم که در بیان حضرت مولانا و حافظ و شیخ اجل سعدی هنوز کتاب کتاب تفسیر مانده و قلمی نچرخیده!
اما بهتر است اگر ما حرفی میزنیم مستند بگوییم،با دلیل بگوییم،سلیقه دخیلش نکنیم..
نه سینما به بی راهه رفته،نه موسیقی و نه داستان ولی شعر تا دلتان بخواهد کج روی کرده .
در خصوص زبان شعری بگذارید بنده بازگو نکنم که عزیزان گفته اند،خوب هم گفته اند...
اما میشود حداقل ادله تان را برای آبکی خواندن غزلیات امروز بیان فرمایید؟
یا دلایلتان را برای ارجح دانستن نوشته های نقیب الممالک بر بوف کور هدایت؟
در آخر عرض کنم که قداست شعر برای بنده اثبات شده است و معتقدم اگر از چارچوب شعر تخطی کنم،قداستش را شکسته ام...از قبیل بی وزنی!
پایدار باشید
یاعلی