کیم یاشایشدا سنی هُشدار ائدر
سان کی سنه مُشتولوق ایثار ائدر
⚘
بوشلاما ناتربیه گورمیش دیلی
پارچالیار نیشی ایلان تک ائلی
⚘
دوغری بویورمیش بیزه مولا علی
نیشِ خانم چالسا شیرین دیر ولی
⚘
چون کی بیریندن سنه حرمت گَلَه
لاپ گوزل اونداندا ستایش ائله
گر بیریسیندن گله احسان اَله
یاخچی تر احسانیله جبران ائله
بیل کی او احسانیده وار حاق چیلیق
حقّیدی سندن گوره چوخ یاخچیلیق
⚘
کیمسه کی سندَنده شفاعت اِئدر
قول قانادون تای سنه حاجت ائدر
⚘
دنیانین اهلین بئله عاقل دئییر
یولدا گئدن کاروانا بنذه ییر
آت دوه اوستونده سورور ساربان
مقصده ساری اولاری همچنان
آمّا آییق لیقدا یاتیبلار اینان
یوخ دئیه بیر کیمسه کی قارداش اویان
گور نَقَدَر یول کئچیریب کاروان
ساربانا سویله ایاق سال دایان
هر نه واریم دنیادا قالمیش آمان
قوی گَئتیریم فرصت وئر بیر زامان
سن کی قولاغ آسمیسان هیچ بیرسوزه
یوخسا اُلنده آییخارسان تَئزه
اوندا بیلرسن کی غمون چوخ سنون
درده دَئیَن هِئچ عملون یوخ سنون
(۱۷۱/۵۹.۶۰.۶۱.۶۲.۶۳.۶۴//۱۴۰۳/۰۶/۱۲)
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
هر کسی که به تو هشدار میدهد
همانندِ کسی است که به تو مژده میدهد
زبان تربیت نشده درّنده ای است که
اگر رهایش کنی خلق را می گَزد
درست فرموده مولای متقیان
نیشِ زن شیرین است
چون تورا ستودند، بهتر از آنان ستایش کن
و چون به تو احسان کردند،
بیشتر از آن ببخش
به هر حال پاداش بیشتر از آنِ آغاز کننده است
شفاعت کننده چونان بال و پر درخواست کننده است
اهل دنیا سوارانی در خواب مانده اند که آنان را میرانند
یعنی شبیه کاروانی هستند
که بر اسب و شتر سوار شده اند
وساربان همچنان به طرف مقصد میراند
با اینکه چشمهایشان باز است
ولی در حقیقت خوابیده اند
و کسی نیست که بگوید برادرِ من
از خواب بیدار شو و ببین کاروان چه
قدر راه طی کرده و به ساربان بگو
یک کم آهسته برو و کاروان را نگهدار
که همه ی دارو ندارم در دنیا مانده
ویک زمان فرصت بده برم بیارم
و تو که به هیچ یک از حرفهایم گوش
نمیکنی
موقع مرگ تازه از خواب بیدار میشوی
آن موقع میفهمی که غم و غصه ات خیلی زیاده
و عملی که به دردت بخورد نداری
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
قلمتان نویسا