پنجشنبه ۱ آذر
|
دفاتر شعر زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
|
بیست دلسرودهی رنگارنگ، تقدیم به احساس نازنین دختران:
۱
دخترِ احساس من! همواره در حسّ دلم،
دوستت دارم؛ عزیزم! نازنینم! مهربان!
زهرا حکیمیبافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۲
دختر، گل یکدانهی عشق است و صفا!
قلبش، سندی، از تپش عاطفهها!
احساس زلالش، نفس آب حیات؛
در شرم نگاهش، گل محجوب حیا!
زهرا حکیمی بافقی(الههی احساس)
🍃🌺🍃
۳
دختر، نفس مادر و جان پدر است!
شیرینسخنی، بانمک و، شور و شر است!
جاری به دلش، چشمهی احساس و عطش؛
بحر دل او، منشا موج هنر است!
زهرا حکیمیبافقی(الههی احساس)
برشی از یک غزل
🍃🌺🍃
۴
دختر بکر احساسم
در ستر عشق جاری است
از زلال عاطفه
آب محبّت مینوشد
و در بطن عفاف
اندیشهی مهر میپروراند
زهرا حکیمی بافقی (کتاب گلهای سپید دشت احساس)
🍃🌺🍃
۵
دخترم
با احساسی
به وسعتِ سبزدشتِ طراوت
چونان سرخگلی زیبا
شادان نفس بکش
آبیهای کودکانه
و سرخابیهای دخترانهات را
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
شعری سرخابی
🍃🌺🍃
۶
صفای سینهتان است آسمانی
پُر است از، التهابِ مهربانی
گلِ احساستان، همواره شاداب
بماند دخترانِ یارِ جانی
زهرا حکیمی بافقی (الههی احساس)
🍃🌺🍃
۷
الا ای دختر زیبای بابا
بکش قد تا به رویاهای فردا
تبِ رویای جانت، داغ از عشق است
به قلبم میدهد، بسیار گرما
گلِ دستانِ نازت، مهربان است
من از آن، زندگی دارم سراپا
زمانی که، شکر ریزد کلامت
عسلگون میشود، لبهای زیبا
در احساسِ نگاهت، مهر خفتهست
دمادم، شور میبارد به هرجا
تپشهای وفایت، بیکران است
و از موجِ دلت، شوریده دریا
در امواجِ صفای بیشمارت
وجودم میشود، غرقِ معمّا
زهرا حکیمی بافقی (الههی احساس)
🍃🌺🍃
۸
شورشی رنگین
در دلم
شور آفریده است
میرقصانم لب
بر لبت
از شورِ شیرینِ لبهایت
قند ذوب میگردد
در قهوهی احساسم!
چه حسّ گس ملیحی است
رقص لب
بر لب تو!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب گلهای سپید دشت احساس)
🍃🌺🍃
۹
چشمان تو
زیباترین قصّهی دنیاست
زیبای خفتهی نگاهت
خواندنی اَست
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۱۰
در یاد من، چشمان تو، چون موج دریاست
رویای آبی نگاهت را، دلم خواست
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۱۱
مینوازد احساسِ پریشانم
شهرآشوبِ عاشقی را
با تار و پودِ دل
تا که شاید
چنگِ آرامش زند
بر تار تارِ مویت
در بسترِ پریشانی
زهرا حکیمی بافقی
🍃🌺🍃
۱۲
پُر از مهری
و شهرآشوبِ گلچِهری
که با بحرِ دلت، هر دم
سرودی مهر را بهرم
و بهره، دادهای من را
از امواجِ دلِ دریا
از احساسِ سروری سرخ و پابرجا
از آشوبِ دلِ صد پارهی رویا
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۱۳
به زیبایی
دلم پُر شد
از عشقی پاک و رویایی
اهورایی
در این احساسِ شیدایی
در این امواجِ رویایی
تویی نامنتهای شورشِ دل
برایم هست مشکل
کشم پای دلم را، از دلِ کویت
نجویم، روی دلجویت
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۱۴
پراکنده شده، اجزای قلبِ من
دمادم؛ هر کجا؛ دامن به دامن
میانِ تکّههای قلبِ چون پازل
تویی زیباترین احساسِ سرخِ دل
و با تو، جمعِ میگردد
بسی دلگرم میگردد
پریشان حالیِ موجِ دلی، پُردرد؛
پُر از رگبارِ بغضی، سرد!
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۱۵
مادر، جز صفا، نمیشناسد؛
جز مهر و وفا، نمیشناسد؛
احساسِ عمیق او، خدایی است؛
مادر، جز خدا، نمیشناسد...
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۱۶
در صبحِ پُرشورِ صفا، هردم،
شد باورم، با عشق، لبریزت؛
فنجانِ احساسم، پُر از قهوهست،
از مهرِ چشمانِ دلانگیزت؛
کامی بگیر از سفرهی قلبم؛
حالا که دل، با تو پُر از، رویاست؛
حالا که واژه، واژهی احساس،
از تو، پُر از، امواجِ خوبیهاست!
زهرا حکیمی بافقی (برشی از یک چهارپاره)
🍃🌺🍃
۱۷
رقصِ باله، دارد احساسِ دلم؛ وقتی که تو،
پرتپش، در رقص میگیری، قلم را، با غزل!
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۱۸
با همین، موزونی شعرِ گلِ احساسِ خود،
بالهی موج دلِ من را، به رقص آوردهای!
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۱۹
چال روی گونهات، عاشقترم کرده؛ عزیز!
چالشی در دل به پا شد، از همین گودال تو!
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
🍃🌺🍃
۲۰
چال روی گونهات، خوش میخرامد در دلم!
چالشت، در پهنهی احساسِ قلبم، دیدنی است!
زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
شاد باشید!
|