فاطمه شفیع محشر

فاطمه شفیع محشر
شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
............................................
ای شفیع روز محشر،دل ربای مرتضی
ای امید قلب حیدر،دخت پاک مصطفی
ای که در روز جزا،گیری تو دست بی نوا
مهر آن پرونده را،امضا کنی تو از سخا
تو خریداری به گوهر های،اشک روضه ها
می خری گریه کنان ،خامس آل عبا
اندرون روضه ها،هر گوشه هر جا بوده ای
می شناسی گریه کن،سینه زن هم بوده ای
خرج روضه از دو دستان شما برکت گرفت
چای روضه از سخا و لطف مادر دم گرفت
کاش ما هم خرج روضه ،فاطمیه می شدیم
شامل الطاف پاک، ماه حیدر می شدیم
مادر سادات مجروح شمائیم هر کجا
دست بر پهلو به دنبال شمائیم هر کجا
روضۂ کوچه شده آتش فشان قلب ما
می برد ما را درون گودی کرب و بلا
اندرون روضه ها یک چیز در گوش من است
»یا بنی«،«وای اما»واژه واژه با من است
مادری در قتلگه ،آسیمه سر بر سر زنان
ای غریب بی کفن،ای سرجدا اندر زمان
ساقی از روضه برون شو،قلب حیدر زار شد
مهدی از درد و غم این روضه ها، بیمار شد
......................................
شاعر و مداح اهل بیت ذاکر الحسین رسول چهارمحالی(ساقی)