1- آغشته می شوم
واژه واژه
به یلدای آغوشت
مست عطر خانه ی تن پوشت
تا نوای گذر ثانیه ها
در بلندای شب شور و غزل
رویش پرثمر قافیه ی مهر شود
بیست و نه آذر نود و پنج
**********************
2-آمدن تو،
آخر پاییز من...
جوجه های واژه
تشنه ی دیدار،
بیا بشمار
شعرهای زندانی دفترم را
در جیک جیک بی قراری
آذر 94
******************
3-شعر آغوش من،
در سرزمین بازوان تو
یلدای قافیه هاست
در آهنگ دلنشین ثانیه ها
*******************
4-تو ای پاییز زیبا!
رنگارنگ فریبا!
دلم نمی آید
تو را بدرقه کنم
در تو عاشق شدم
فصل جاوید رویای من!
*******************
و شعر شماره ی 5 برای پدر آسمانیم که پارسال شب یلدا بود و امسال نیست
برای تمام رفتگانی که پارسال کنار خانواده شون بودن
برای تمام بیمارانی که امشب توی بیمارستان دور از خانواده اند
به امید تندرستی همه ی بیماران و آمرزش همه ی رفتگان
5-یلدای آه،
بلند و جگرسوز
در زمستانِ نبودنت
**************
6-بیت آرامشم
در یلدای آغوشت
قصیده ی مهر
در شب شعر
7-آذر رفت
تا اجاق فصل انتظار
سردتر شود
مه ناز نصیرپور
پ . ن: برای بزرگواران شعر ناب و همراهان گرامی ام
یلدایتان از عشق ،سرشار
دلهایتان از مِهرِ ،گلزار
غزلِ زندگیتان قافیۀ موزونِ انار
بختتان بلند ، تندرستی برقرار
مه ناز نصیرپور
سلام مهتاب عزیزم
همه زیبا ودلنشین بودند
روح پدرتم شادوقرین رحمت الهی
وامیدوارم خداوند صبرشو بهت بده نازنین
وجای خالیشوکم ترحس کنی