سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        کاروان اربعین

        شعری از

        رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

        از دفتر رنگ سرخ خورشید نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ ۰۴:۵۴ شماره ثبت ۵۱۶۴۷
          بازدید : ۵۳۰   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

        شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
        ...............................................
        کاروانی اربعین آمد به دشت کربلا
        کاروانی از گل و از یاسمن با لاله ها
        کاروانی از کبوترهای خسته و غمین
        پای بنهاده درون سرزمین بس غمین
        چونکه محمل ها به دشت لاله ها وارد شدند
        همچو برگ از شاخه نقش خاک غربت می شدند
        اربعین ماتم و غم بر دل گلها رسید
        عمۂ محزون به بالای سر دلبر رسید
        او خرامان و پریشان بر سر قبرش رسید
        خاک را چون سرمه بر چشمان پاکش می کشید
        سینه زن نوحه کنان افغان و زاری می نمود
        در فراق شاه مظلومان چه غوغایی نمود
        ای حسین بی کفن ای رهبر آزادگان
        ای شهید سرجدا ای مونس دلدادگان
        دوریت فرسوده پیرم کرده است
        اربعینت مثل عمری بوده است
        چله ات مانند یک عمرم گذشت
        ماتمت با غصه و با غم گذشت
        آمدم با چشم پر خون آمدم
        بی رقیه من سوی تو آمدم
        آمدم با پرچم سرخ قیام
        آمدم سویت نگر از شهر شام
        آمدم با کاروانی از اسیران حرم
        با یتیمان من خرامان هر قدم
        آمدم بر پا کنم روضه به دشت کربلا
        بر سر و سینه زنم در ماتم خون خدا
        آمدم بهر علی اکبر و اصغر به پا
        مجلس ماتم درون کربلا سازم به پا
        آمدم از شام خسته بهر ماتم آمدم
        با تمام یاوران سجاد عابد آمدم
        بس کن ای ساقی دگر چیزی نگو
        این حکایت راز ها دارد مگو
        .................................................
        شاعر و مداح اهل بیت ذاکر الحسین رسول چهارمحالی(ساقی)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۴:۵۸
        درود گرامی
        آیینی زیبایی است خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۳:۵۴
        ماجور باشید...............درود خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۳:۳۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۰۳
        سلام

        ماجور با شید خندانک خندانک خندانک
        رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۹:۲۷
        ممنون استاد گرانقدر متشکرم
        بهارک (دختر پاییز)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۹:۳۹
        درود شاعر گرامی خندانک
        مثل همیشه دلنشین خندانک

        کاروانی اربعین آمد به دشت کربلا خندانک
        زیباست... زیبا
        کاروانی از گل و از یاسمن با لاله ها خندانک
        زیباست...زیبا
        رویا باقرزاده
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۲۳:۳۳
        سلام و درودها
        ماجور باشید
        خندانک خندانک خندانک
        رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
        جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۸:۵۹
        متشکرم موفق و سلامت باشید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4