سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        زمستان

        شعری از

        امیرموسویان

        از دفتر شعر 1390 نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۰ ۲۱:۳۸ شماره ثبت ۵۱۵۶
          بازدید : ۱۲۱۸   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب امیرموسویان

        در کوخ شعرم ،

        نشسته ام تنها

        چشم بر واژه های مظلومش می دوزم،

        نا امید.                              

        سر بزیر،

        زانوی غم در بغل                              

        سؤالی مانده دارم

        با زبانی بی صدا اینک:   

        چرا دیگر کسی شعرم نمی گرید؟

        ................................ 

        صدایی نیست بیرون،

        نه آوازی ، نه فریادی     

        نه حتی پچ پچِ گُنگی.

        کسی هم در گذر نیست،      

        و سرما هم برده است

        امان از عابر خسته؛

        دراین اوضاع زنم فریاد:

        سلام همسایه!

        سردم شده اینک؛

        و می لرزم چو بید، بر خود،

        و می سوزم ، آرام، آرام                  

        کومه ی شعرم زند یخ

        این چنین در خود:

        چرا دیگر کسی با من نمی لرزد؟      

        .............................

        آهان،

        چه دیرفهمم،

        که می فهمم کنون

        با این همه تاوان

        چرا دیگر کسی با من

        از این سرما نمی رقصد؛

        چرا دیگر کسی با من نمی خواند

        سرود سرد زمستان [1]را :

        " سلامت نمی خواهند پاسخ گفت

        .......................................         

        سرها در گریبان است

        وگر دست محبت سوی کس یازی

        به اکراه آورد دست از بغل بیرون

        که سرما سخت سوزان است"

                                  اهواز ـ 25 مهر 1390



        [1]اشاره به بندی از  شعر " زمستان " اثر استاد مهدی اخوان ثالث (م.امید).

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5