دوشنبه ۵ آذر
بانو شعری از مصطفی رضاوند
از دفتر ترانه حس خوب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ شماره ثبت ۵۱۳۵۹
بازدید : ۸۶۸ | نظرات : ۳۷
|
آخرین اشعار ناب مصطفی رضاوند
|
با دیدنه رویه تو رنگ از رخ من خالی
چون آبه زلال رود در هر نفسم جاری
گشتو سر انگشتم با حلقه مزین شد
آن گاه که مهر تو در سکه معین شد
باعشق شروع کردم سربار دلت گشتم
هر شب درآغوشم دنباله تو میگشتم
پس عشق کجا گم شد بانویه بهشتی
بانو بگو در من دنباله چه می گشتی
دیدم تو را ای وای تن بر تنه یک مرد
این رگ به تنه غیرت این بار تورم کرد
گفتم دیدنی ها رو بیهوده قسم گفتی
این باریه آخر بود از اسب نمی افتی
روزیکه دهان من مامور جسارت بود
فریاد شبه آخر یک کوه حقارت بود
بر صورت تو خورد و آنقدر تنم لرزید
عشقم زمین افتاد یک سکه نمی ارزید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.