طعم آتش!

افراغ اندیشه هایتان برقرار.........درود استاد ارجمند

محبت ـ م ارزان
اما ؛
بی قدر و بی منزلت
نیست
صدای ـ م اذان،
اما ؛
هر گوشی
شنوا نیست


درود استادعزیزوبزرگوارم
بسیارزیبا بود
مثل همیشه عمیق وسرشارازحرف





مانا باشی ومکتب افراغ اندیشه ات
همیشه برقرارو ماندگار


بژیت

سلام و درود


زنده باد


تا نباشی نمی نویسند مرحبا



در تایید دلسروده ارزشمندتان :


حقیقت همیشه فصیح است و
واقعیت نور از روزن‌رسیده
عشق هماره بلیغ
خود به خود اقیانوس دیده
بر گذر جان
بی زحمتِ ثانیه ای دریغ


بداهه



درپناه حق

یاالله

درود استاد احمدی زاده عزیز و گرامی
بسیار زیبا و دلنشین بود
بهره بردم از افراد اندیشه شما
پایدار باشید

سلام و درود سید عزیز استاد ارجمندمان‌

لطفا تسلیتم‌ را بر اربعین جد شهیدتان اباعبدالله الحسین (ع) و یارانشان پذیراباشید

التماس دعا

اللهم صل علی محمد وآل محمد

یااباعبدالله الحسین (ع)

صل الله علی علی بن موسی الرضا المرتضی و آباه و امهاته و اولاده و اهل بیته و اصحابه و زواره اجمعین

سلام و درود سیدبزرگوار استاد ارجمند

تسلیتم پذیراباشید

التماس دعا

یاامام رضا (ع)

سلام و درود

یلداتان مبارک به دلشادی ها عجین

هزاران درود!
بس عالی بود!

درود استاد سخاوتمند
زیبا بودند
برقرار باشید

درود جناب احمدی‌زاده‌ی گرامی
توفیقتان روزافزون🙏
بسیار زیبا بود 🌺🌺🌺

درود بر شما استاد احمدی زاده

شعری زیبا خواندم از قلمتان

بمانید به مهر و بسرایید

درود استاد عزیز
بسیااار عالی
قلمتان نویسا
مانا باشید به مهر

درود استاد احمدی زاده عزیز
زیباست و مبارک عزیز دلتان باشد انشالا

درودبی کران بر شما استاد فکری عزیز .

شعر بسیارزیبایتان را خوندم ولذت بردم.

سلام و درود بر استاد و پیر افراغ اندیشه
امیدوارم عالی تر از عالی باشید
حال کردم

سلام و درود ها.
همواره زلال طبعتان جاری

درود بر شما بزرگوار استادم
چقدر زیبا
مرحبا

عرض ادب استاد بزرگوار
بهره بردم
بسیار دلنشین وخاص بود بخصوص بخشی که فرمودین :
صدایم اذان
اما هر گوشی شنوا نیست

عالی بود
موفق باشید بزرگوار

درود برشما

سلام
استادم ممنون و زیبا بود

درود بیکران استاد
🌹🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷

صدایم اذان نیست اما همسه ای ست
که به لبانت نزدیک شده است. بداهه
لذت بردم

سلام استاد گرانقدر وقت بخیر
بسیار زیبا قلم زدید
احسنت به شما
قلمتان مانا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺

درودها استاد ارزنده

حکایت اشعارم...
حکایت فانوسی ست
آویخته به پلک هایم!

عااااااااااالی بود استاد
زیباو دلنشین
لذت بردم

درود بر شما زیبا بود

بسیار زیبا استاد گرامی

سلام یا حضرت
خوش به حال آن کسی که خودش می داند....

شب بود و من مانده بودم
در آخرین بیت یک غزل
بیت ها می آمد به یادم
در آخرین بیت آن غزل
خواب رفتم و دیدم کنارم
بی باده گشته ای مست غزل
ناله هایت مثل کوه بر جانم
می نشست غم بر جان غزل
ارتعاش افتاد بر شانه هایم
هق هق گریه بر چشمان غزل
همه عمر در حال این فرارم
مثل شاهینی بی قرار یک غزل
هم پیک بغض های آواره آسمانم
کام می بینم و باز ناکام این غزل
مقروض جام های پی در پی ام
کار می کنم باز بد در می آید غزل
تا نگاهی می کنم بر پشت سرم
چشم ها لبریز خونخواهی یک غزل
بهشت پر شده است انگار برایم
برای شاد زیستن در دوزخ غزل
با اشک هایی آویزان بر صورتم
بغض هایم گلویم را اعدام با غزل
به دنبال گم گشته ای انگار گم شده ام
تندبادها اینگونه می خوانند غزل

آرزویم رهایی از آرزوهاست!
با پرستیدن سکوت بعضی از روزها
نیست کلامی یا واژه هایی....
تا بگویی چرا نشسته ای به انتظار
زیر آوار جنون
باید عاقلانه راه رفت!
با خواب دیدن در بستر کاغذ
ریختن اشک هایی گستاخ
بر لبخندهای خاک
شکسته ام اما برنده ام!

شعرهایتان سخت ات یا همان سهل ممتنع .... اما حالا که ناتوانیم در فهم و همراهی آنان...حداقل می کنیم همسرایی با آنان... هر چند پرت گوییم از موضوع و ندانیم چیست اصل مسئله...اما همیشه می خوانیم آنان را با عشق و حوصله...تا بشکند تمام این همه فاصله...مابین ما و استاد خوش ذوق ما که فاضله....

سلام و عرض ارادت استاد حاج فکری سرور معظم محضوض
شدم از شراب اندیشه شما جا ودانه عزیز و بر قرار باشی امین یا رب العالمین


نازنین ــ م خود را
با پیچیدگی اشعارم درگیر نکن!!!
حکایت اشعارم...
حکایت فانوسی ست
آویخته به پلک هایم!
هرچه زودتر طاقت ببُرند؛
لب هایم طعم آتش می دهند.

درود جناب فکری گرامی
بسیار زیبا

سلام
زیباست
مبارک صاحبش باشه

بسیار زیبا استاد گرامی

کلمات زیر قلم تان زیبا خلق می شوندو زیبا یی اشعارتان مرا در در افکار پریشانم فرو می برند

درود بر سید بزرگوار

درووووود براستاد بزرگوارم

بسیار زیبا بود مرحبا
ممنون از همه تلاش شما
در پناه پروردگار یکتا باشید

با سلام خدمت استاد عزیز و سید بزرگوارـ
بسیییاااار عالییییی
فانوس آویخته به پلک چ تعبیری نابی

اینقدر اصرار نکن
..
قبلا بارها و بارها سروده ام تو را...
...
در" فصل پنجم" سال...

فصلی که آبستن بغض های تو بود...

فصل صفحه ها خالی و بی قاب دفتر شعرم...

فصلی که در آن ،گاهی  از  حصار ساعت بیست و چهار رد میشدی ...

فصل  افتادن از چشم های من...

همان فصل هبوط های تکراری...

...

...

...

آری!

فصل پنجم سال...

فقط فصل سرودن بود برای تو ...

 اینقدر اصرار نکن...

امروز

فقط فصل  سکوت های پاییزی  من است...

رضا عزیزی

باسلام واحترام
درود براستاد موجز وپیچیده در اندیشه های ناب
استاد موجید؛ عاشق، آرام ،پر انرژی؛عمیق و دیر یاب

درود استاد
چقدر زیبا بود با تصاویری تازه

پی نوشتش هم خیییلی بامزه بود

سلام

عالی بود رفیق

..............................

زیبا بود یا حق

سلام و عرض ادب استاد جان
بسیار زیبا و دلنشین بود
درود فراوان برشما بزرگوار
🌺🌺🌺👏🌺🌺🌺

درود بر جناب فکری عزیز...دوست دیرینه

باید گفت خوش بحالشان باد
مبارکشان باد این افراغ اندیشه
خودشان نیستند اینجور دلربایی می کند افراغ اندیشه ی شان !! اگر بود چه می شد
خدایا همواره با حضور نابشان بر زلال افراغ اندیشه های دل انگیز استاد گرانقدرم جناب احمدی زاده ی مهربان بیافزای
آمین یارب العالمین

درود بر استاد سخن
عالی سرودید
لذت بردم از شعر زیبایتان

سر بلند باشید به مهر

آفرین احسنت چقدر عالی

بسیار زیبا جناب ملحق عزیز
----------------
سبزه ام نیست در این موسم زردی چه کنم
شکوه از این همه دردی که کردی چه کنم

مو سیاهم ملهق است موی درون
اب این چشمه ی ما نیست چندی چه کنم

چه بگویم ؟ زیبا ...دلنشین ...عالی ...؟
هر منظور زیبایی مستتر بود ...
و من لذت وافر بردم
سپاس

شاعر فرزانه
شعر خواندم
باسپاس و سلام

درودبرشماوطبع جاریتان
جناب احمدی زاده عزیز.

قلمتان همیشه جاودان بادا
هزاران درود

درودتان باد جناب استاد احمدی زاده گرامی
زیبا و دلنشین سروده اید
مانا مانید وسبز وسرفراز
🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌺🍃🌹🍃

درودها استاد جان!
هردو اپیزود فاخر و دلرباست
الحق که استاد افراغ اندیشه اید
در مورد
""تقدیم با عشق به ... نمی گویم خودش می داند."
خیلی ممنون که یادم دادید من بلد نبودم
یکی هست که می خوام براش بنویسم

تقدیم با مهر و ادب

درود بیکران جناب ملحق
محبت.م ارزان
اما بی قدر و منزلت نیست...
بسیار عالی

درود بر شما استاد عزیز

حکایت اشعارم...
حکایت فانوسی ست
آویخته به پلک هایم!
هرچه زودتر طاقت ببُرند؛
لب هایم طعم آتش می دهند

زیبا بود و زیبانگارید

سلام جناب احمدی زاده ملحق بزرگوار
احسنت بر شما بسیار بسیار دلشین
و زیبا ست
شعر شما
واقا بکر بود و زیبا

از سخن شما لذت بردم
دست مریزا

درودبرشما استاد عزیزم جناب احمدی عزیزم بسیار عالی بود لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود احسنت برشما لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
💙💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
💐💐💐💐💐💐
🌼🌼🌼🌼
💟💟💟
❤️❤️
❤️🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
💙💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
💐💐💐💐💐💐
🌼🌼🌼🌼
💟💟💟
❤️❤️
❤️🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
💙💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
💐💐💐💐💐💐
🌼🌼🌼🌼
💟💟💟
❤️❤️
❤️🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
💙💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
💐💐💐💐💐💐
🌼🌼🌼🌼
💟💟💟
❤️❤️
❤️

درود وعرض ادب واحترام
بسیار زیبا ودلنشین
موفق باشید

درود عرض ادب استاد احمدی زاده زیبا بود

درودتان جناب ملحق ارجمند🌿🌻🌸🌼🌼

بسیار زیبا و اموختنی🙏🌼🌸🌸🌻

سلامت و بهروز بمانید🌻🌸🌼🙏🌿❤️‍🔥

درودها استاد
زیبا و دلنشین و جالب بود

درود استاد ملحق
زیبا و تاثیرگذار

سلام

درود هابرشمااستاد گرامی زيباست پاینده باشید

درود استاد احمدی زاده ی عزیز
خواندم و لذت بردم از سروده شما
موفق باشید و ماندگار 🌺🌺🌺

سلام ودرود بی پایان خداوندی ربم بر شماباد⚘️
احساس افراغ اندیشه تان همیشه سبزو در آرامش بزرگ منش 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️🦋🦋🦋🦋🦋🦋⚘️🦋🦋🦋⚘️⚘️⚘️⚘️

سلام جناب ملحق
شعر خوش آهنگی است و تعابیر زیبایی دارد
شعر باعث شد که معنی واژه همس را جستجو کنم
در تجوید که ظاهرا بحث مفصل و جذابی دارد و معنی
عمومی آن نجواست .
جسارتا در “خم از کمان ابرو کشم “ واژه های خم و کمان تقریبا معادلند و مثلا میگوییم تیر از کمان ابرو ... ممنون میشم اگر معنی دیگری مورد نظرتون هست توضیح بفرمایید
زنده باشید

⚘️⚘️🌱⚘️⚘️🌹

سلام و عرض احترام
درود بر شما استاد بزرگوار

باعرض سلام
بسیار زیبا
لطیف ودلنشین بود
قلمتان رقصا
درود درود
شاعرواستاد گرامی

درود بر استاد گرامی جناب احمدی زاده گرانقدر
بسیار زیبا و عمیق سروده اید
پاینده باشید

سلام جناب استاد نو و زیبا
درود

سلام مجدد
در مورد خم و کمان بیتی دیدم از خاقانی :
چو گشاد تیر غمزه ز خم کمان ابرو
گذرد ز سنگ خارا سر ناوک خدنگش
به این ترتیب اشکالی که به نظرم رسیده بود
منتفی است
زنده باشید

درود بر استاد ملحق گرامی

امان از این میم ها ک آدم را تا مرز نابودی می برند

زیبا سرودید استاد

آی کسی ک خودت میدونی
ببین استاد چقدر اخلاص در طبق گذاشته
قدر بدون

برمدار عشق و سلامت باشید

💐💐💐🦋🌻

حکایت اشعارم...
حکایت فانوسی ست
آویخته به پلک هایم!


با نور ، شبم را گل و گلشن کرده
جز شب کسی از چشم تو دیدن کرده؟
مثل حشره دورِ سرت میگردم
کی بر مژه ات چراغ روشن کرده ؟

#مرضیه_سادات_هاشمی

درود استاد🌹🌹🌹
عالی🔥🔥🔥

حکایت فانوسی است
آویخته به پلک هایم!
بزودی طاقت خواهد شد
لب هایم عطر آتش می دهند
سلسله شب ها در دلم خاموش است
مثل یک عروسک آتیشی تاریک و ناشناخته
آویزان در طولانی ترین شب های زمستان
با مسیر ناقص و پر از راز و رمزها
باد جاری آن را با خود می برد
بر بام های خشک و لرزان
فانوسم خیره شده در خیالات بی رنگ
به سرعت دنباله ای از شعله های زرد
آن ها در دل لب هایم نمی مانند
بلکه می دوند؛
زمانی که عطر آتش را بهم می دهند
رنگ سرخ ایرانی را به خواب می برند
و در سایه ی تاریکی نور می دهند
به هرکسی که آرزوی آتش را داشته
فانوسم نگاه می کند و فریاد می زند
آتش را به پلک های خویش بشناس