يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
آخرین اشعار ناب سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
|
شهريور خيال من
از تابستان وصال تو
محو مي شود
چقدر زود ،دير مي شود!
پشت حصار غم هايم
،گرم است
بيا با يک فنجان چاي
کنار من بنشين
از رفتن يا ماندن
از هر چه بگويي
گريه نمي کنم
سنگ شده ام!
در عمق ،دردناک ترين
درد اين زن، نمي گنجد
که اينگونه سرد و خاموش شوم
يک صفحه پر از زخم
سقف قلب من است
زخم زبان بزن
دستهايم از شدت ترس
نمي لرزد
مرد شده ام
مردي که با تنهايي
سيگار نمي کشد!
کنج ديوار غرورش
به انتقام نمي انديشد!...
ميان خارهاي رفته در تن
،تو بودن را پذيرفته ام
از اين خيال خوش بگذر
که من با ظلم تو
بي رحم نمي شوم!
نه!
بگذار که بگويم
تو اگر بد باشي
من بدتر مي شوم...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به تنهايي
سيگار
نمي کشد!
کنج ديوار غرورش
به انتقام نمي انديشد!
این گونه کوتاه ی بسیار زیبائی می شود از ان استخراج کرد تا نظر تو مهربان چه باشد افرین سیده
خیلی ریبا و بکر بود افرین