سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        زندگي

        شعری از

        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)

        از دفتر صبوري نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۶ ۱۵:۵۸ شماره ثبت ۵۶۰۰۴
          بازدید : ۷۰۲   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        آخرین اشعار ناب سيده فاطمه سيدپور (سپيده)

        کسي چه مي داند در عمق حادثه چه قهقه هايي به تماشا نشسته اند شب ،که عمر آن به سياهي گذشت کسي چه مي داند براي لب به لب شدن با روز چه عذاب ها کشيده است! من به آرامش مطلق شک دارم زندگي، کمي عقب تر بنشين گره هايت را کنار هم چيده ام من به سخت رسيدن ها مي انديشم... يک پل ،از شکسته هاي قلب ساخته ام هر روز براي رسيدن به تو از آن مي گذرم راهي که درياي آن طوفانيست به مقصد مي رسد يقين دارم! زندگي کمي عقب تر بنشين اگر سنگ از آسمان ببارد اگر زمين در خود فرو رود مي دانم پشت اين تلاطم ، خورشيد است! چه خسته باشم از غم چه خنده باشم با غم مي دانم امروز مي گذرد فردا شيرين است...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۵۶
        کسي چه مي داند در عمق حادثه چه قهقه هايي به تماشا نشسته اند
        شب ،که عمر آن به سياهي گذشت
        کسي چه مي داند براي لب به لب شدن با روز چه عذاب ها کشيده است!
        من به آرامش مطلق شک دارم
        زندگي، کمي عقب تر بنشين
        گره هايت را کنار هم چيده ام
        من به سخت رسيدن ها مي انديشم...
        يک پل ،از شکسته هاي قلب ساخته ام
        هر روز براي رسيدن به تو از آن مي گذرم
        راهي که درياي آن طوفانيست
        به مقصد مي رسد يقين دارم!
        زندگي کمي عقب تر بنشين
        اگر سنگ از آسمان ببارد
        اگر زمين در خود فرو رود
        مي دانم پشت اين تلاطم ، خورشيد است!
        چه خسته باشم از غم
        چه خنده باشم با غم
        مي دانم امروز مي گذرد فردا شيرين است...
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام فاطمه ی عزیزم خندانک خندانک خندانک
        بسیار زیبا ودلنشین وگیرابود
        احسنت خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۲۱
        سلام بانوي عزيزم

        ان شاالله که سلامت هستيد

        از توجه ي قشنگتون بسيار ممنونم

        چيدمان شعر خيلي بد بود به علت مرورگرم ،پايين دوباوه ارسال کردم
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۶:۴۶
        درود بر بانو سپیده ی گرامی خندانک خندانک خندانک

        بهره مند شدم

        زنده باشید
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۲۴
        سلام بزرگوار
        ان شاالله که سلامت هستيد

        مثل هميشه لطف ميکنيد و مي آييد و مي خوانيد

        ناراحتم که.نتوانستم به اشعار زيباي شما دوستان سر بزنم و لذت ببرم

        از لطف و محبت بي نهايت سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۱۱
        کسي چه مي داند

        در عمق حادثه

        چه قهقهه هايي به تماشا

        نشسته اند

        شب ،که عمر آن به سياهي

        گذشت

        کسي چه مي داند

        براي لب به لب شدن با روز

        چه عذاب ها کشيده است!

        من به آرامش مطلق شک دارم

        زندگي، کمي عقب تر بنشين

        گره هايت را کنار هم چيده ام

        من به سخت رسيدن ها مي انديشم...

        يک پل ،از شکسته هاي

        قلب ساخته ام

        هر روز براي رسيدن به تو

        از آن مي گذرم

        راهي که درياي آن

        طوفانيست

        به مقصد مي رسد

        يقين دارم!

        زندگي کمي عقب تر بنشين

        اگر سنگ از آسمان ببارد

        اگر زمين در خود فرو رود

        مي دانم پشت اين تلاطم

        خورشيد است!

        چه خسته باشم از غم

        چه خنده باشم با غم

        مي دانم امروز مي گذرد

        فردا شيرين است...


        #سيده_فاطمه_سيدپور
        میرعبدالله بدر
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۵۴
        درود ها بر شما شاعر فرهیخته

        سروده زیبای بود خندانک

        قلمت در اوج خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2