يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر باقر رمزی ( باصر )
آخرین اشعار ناب باقر رمزی ( باصر )
|
دوستم داشته باش ، دوستم داشته باش
« من ز بيماري گل آمده ام »
من ز بيماري گلهاي شگرف
آن گلي كز سر نفرين خداي
ز حسد وارگي قوم شفق
نامش هورائي شد
نام او ورد زبان چمن است
كه به عنوان فلان رويش گل
قسمش شيطاني ست
« من ز بيماري گل آمده ام »
روزگاري به چمن همچو تو سوسن داشتم
بيقرارت بودم
بيقرار لب هندوي تو هم
گونه زرد قناري درخت
كه در آمال جنون وار تو بيد
رقص مجنون ميكرد
رقص تنها ميكرد
« من ز بيماري گل آمده ام »
آن گلستاني كه از كثرت خار
ساز آواز تو را سر مي داد
آن گلي كز سر نفرين خداي
نام افيون دارد
نام او فاش بود
من ز بيماري او آمده ام
نام او از بد اين حادثه شوم تگرگ
دام خشخاش بود
« من ز بيماري گل آمده ام »
« من ز بيماري گل آمده ام »
باقر رمزی باصر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
نیمایی زیبا و خوش آهنگ