سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        یاسه

        شعری از

        بهروز عسکرزاده

        از دفتر من عاشق تو ام نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۰:۵۶ شماره ثبت ۴۷۹۶۶
          بازدید : ۱۲۰۷   |    نظرات : ۳۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        یاسه
        خانه ­آبادان که عشق انگیخت، جان بیدار کرد
        کس نمی ­پرسد چرا هستی ما بر دار کرد؟
        نقطۀ میدان عشقش کرد تا دستِ زمان
        جان چنبرگرد ما را جاودان پرگار کرد
        لب ­گزان بگذشت هر کس، از شگفتی، چون ­که دید
        آنچه با ما یار زیرکسار جادوکار کرد
        از تبارش بدنهانی کس نداد از بُن نشان
        خانه ­ویران آنکه پنهانش چنین بیمار کرد
        سورسوزی کی روا دارد کسی در حق دوست
        گر نه با مهری دروغین خانۀ دل تار کرد؟!
        دست بی­ فرهنگ آنی بشکند بی دانشی
        بر سری افسر نهاد و گردنی افسار کرد!
        خُردمان بیند؛ نبیند خسروِ ما روزگار
        خسروانی ­رشکها در جان ما انبار کرد!
        (26/3/95 رویان)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عليرضا حكيم
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۳۵
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۷
        خُردمان بیند؛ نبیند خسروِ ما روزگار

        خسروانی ­رشکها در جان ما انبار کرد!
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود
        زیبا بود
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۷
        کس نمی ­پرسد چرا هستی ما بر دار کرد؟..........دروداستاد گران ارج.برقرار باشید خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۲۴

        درود بر شما و کلام شما بزرگوار ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        عظیمه ایرانپور
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۸
        درود بر شما
        زیباست
        قلمتان سبز خندانک خندانک
        علی پورحبیبی
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۴
        زیبا سرودین شاعر بمانین ولی در بیت اول مصرع دوم علامت سوال برای من سوال شد البته شاید از خوانش من بوده شاید بجای کس نمی پرسد ..کس نمی داند بود علامت سوال بجا بود ممنونم از شعرتون با مفهوم و زیبا سروده شده مانا باشین
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۷
        درود بر شما بزرگوار

        زیبا بود درود بر قلمتان خندانک خندانک خندانک
        سمانه هروی
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹
        سلام ودرود زیبابود استاد
        خندانک
        خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۱
        بسیار زیبا و درد انگیزبود .درود ها برشما
        خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۳۰
        خندانک خندانک خندانک
        امید مرادی
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۰۷
        سلام استاد عزيز جناب عسكرزاده ي عزيزم
        لذت بردم بزرگوار خندانک
        صابرخوشبین صفت
        سه شنبه ۱ تير ۱۳۹۵ ۲۲:۱۱
        درودها
        جناب عسکر زاده
        غزلی زیبا و نابی سروده اید.
        شاد و سرزنده باشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید سلیمی بنی
        پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۳۴
        جناب عسگرزاده عزیز
        سلام و عرض ادب
        چندی است که دنبالتان می کنم البته بیشتر نظرات و مسائلی را که طرح می کنید
        گاهی شد و گذری داشتم بر برخی از آثارتان و این غزل را متفاوت یافتم از چند اثر دیگر که از شما خواندم
        بی تردید ردپای لهجه گفتاری جنابعالی را آثارتان یافتم
        و البته کدهایی که در این غزل به کار گرفته اید
        به خصوص در مصرع پایانی
        خسروانی ­رشکها در جان ما انبار کرد!
        فکر می کنم با به کارگیری واژه "خسروانی" از مفهومی بسیار وسیع بهره کشی کرده اید و پیوندش داده اید به دریایی از رشک در جان ها تلنبار شده.
        به کارگیری نشانه نگارشی "!" هم در پایان این اثر حکایتی است دیگر
        تا چه منظوری داشته اید و من چه هدفی را نشانه گرفته باشم
        به هر ترتیب دمتان گرم که بودنتان غنیمت است
        عزت زیاد خندانک خندانک خندانک

        بهروز عسکرزاده
        بهروز عسکرزاده
        چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۲۱:۰۲
        سلام
        سپاس از توجه و مهرتان.
        در آن زمان واژه‌ها ناتوان بودند از بیانِ آنچه که در ذهن بود؛ به عبارت دیگر مثلاً "شاعر" ناتوان بود. و به عبارت اخری همان که شما یادآور شده‌اید: بهره‌کشی شده است از واژه‌ها... هرچند که با استعمار از بنیاد مخالفم!
        قربانت خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4