تاثیر عشق

درود برخواهر عزیزومهربانم فرزانه
خسته نباشی
خوشحالم که با فعال کردن تیک نقد وروحیه ی نقد پذیری که داری
مشتاق آموختنی فرزانه جان
من نقاد خوبی نیستم اما همیشه ازجهت همدلی وبرای آموزش ددیگر شاعران تازه کار
تیک نقد می زنم ومعتقدم این نظرات سبز رنگ خودش یه کتاب اموزشیه برای دوستان اماتورسایت اگه واقعن علاقمند به اموختن باشند
شعری زیبا وباحس وحال بود
به جرات می تونم بگم احساس وعاطفه دراشعارت خیلی قویه
واگرچه ازلحاظ ظاهری وساختاری مشکلات زیادی داره هنوز ونیازمند ویرایشه
والبته همه همین گونه بوده ایم در آغاز سرایش واین اصلن عیب نیست
خودمن به اشعار اول کلاسیکم که نگا می کنم اینقدربی ریخت وومعیوبند ازلحاظ وزنی که خنده ام می گیره
اما با تمرین وتکرار ونوشتن کم کم را افتادم هرچقدربیشتربنویسی وشعربخونی بهترمیشه ووزن را به صورت سماعی می آموزی والبته مطالعه راهیچ وقت فراموش نکن
دوکتاب قافیه وعروض وآرایه های ادبی سوم انسانی برای شناخت اولیه ازاوازن وقالبهای شعر به نظرم بهترین منابع هستند وهمچنین کتاب قافیه عروض دکترشمیسا
وتو نتم که سرچ کنی درهرموردی بهت اطلاعات میده والبته ذهنت رو زیادهم درگیر وزن وعروض نبایدکنی چون کمی درابتدامشکل به نظر می رسه وبعضی ازدوستان فوری دلسرد میشن وکلن شعرکلاسیک
رو کنارمی گذارند درحد آشنایی ومطالعه خوبه ونیازداری بدونی چی به چیه
چون کم کم با خوندن ونوشتن ذهنت خودش بهترو بیشتر موسیقیایی میشه والانم هست تاحدودی
ودیگه اینکه درانجمن های ادبی شهرتونهم اگه حضور پیداکنی تا ازحمایت وتشویق وآموزش اساتید بهره ببری
مطمانم که پیشرفت می کنی
واما کمی هم درمورد شعرت بحث کنیم
این شعر درظاهر یک قطعه است
قطعه شعری است که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع دوم تمام ادبیات آن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است.
قِطعه مجموعهٔ ابیاتی را گویند که بر یک وزن و قافیه باشد، و از آغاز تا انجام همگی به یکدیگر مربوط بوده،
پیرامون یک قصّهٔ شیرین، یک موضوع اخلاقی، یا تهنیت و تعزیت و مدح و هجو و مانند آن پدید آمده باشد. بر خلاف قصیده، بیت مَطلَع در قطعه مُصَرَّع نیست.
تعداد ابیات یک قطعه، حدّ اقل ۲، و حدّ اکثر آن به طور معمول ۱۵ است، ولی گاهی تا ۵۰ بیت و بیش از آن هم رسیده‌است.
در میان شعرای پارسی‌گوی از رودکی تا کنون، همواره، قطعه‌سرایی رواج داشته است. انوری ، ابن یمین، و پروین اعتصامی بیش از دیگران به‌این قالب شعری پرداخته‌اند
واما با توجه به این توضیحاتی که درباره ی قطعه دادم
این شعر هنوز کارداره
اگر خودت چند بارباصدای بلند شعرت رو بخونی متوجه میشی که اهنگش هماهنگ نیست وعلاوه براینکه ازلحاظ وزنی مشکل داره
درقطعه مصراع اول بیت اول نباید قافیه وردیف داشته باشه
وهمونجور که می بینی کلمه ی می کند در چند بیت تکرارشده واین ردیفه ومشکل پیش آورده
می تونستی اینجوری شروع کنی که اون می کند نباشه درمصراع های اول

رنگ رخسارم ببین آهسته باز


راز پنهان درونم را نمایان می کند
یا
رنگ رخسارم نشان از دردهاست
.............................
کلن اون می کند نباید درهردو تکرارشه
وکلن تمام ابیات قافیه وردیف دارند و می کند درهمه ی آنها تکرارشده
مصراع اول هربیت البته با دومی قافیه هاش متفاوته اما درست نیست که همه ی ابیات قافیه داشته باشند
فقط مصراع های دوم همه ی ابیات باید قافیه وردیف می داشت فقط
تا بیت ششم این قافیه وردیف می کند تکرارشده
وازاون به بعد درسته یعنی مصراع های اول ابیات دیگه قافیه وردیفش فرق کرده که بازم نادرست ردیف وقافیه درهمه ی ابیات رعایت شده که اشتباهه
واینبار از ردیف شده استفاده شده
حالا اگر به این قطعه ی سعدی کمی دقت کنیم
بهتر معنای حرفامو می فهمیم می فهمیم
شعر سعدی:

گلی‌ خوش‌بوی‌ در حمام‌ روزی
رسید از دست‌ محبوبی‌ به‌ دستم‌

بدو گفتم‌ که‌ مشکی‌ یا عبیری
‌كه‌ از بوی‌ دل‌آویز تو مستم‌

بگفتا من‌ گِلی‌ ناچیز بودم
‌ولیكن‌ مدتی‌ با گُل‌ نشستم‌

کمال‌ هم‌نشین‌ در من‌ اثر کرد
وگرنه‌ من‌ همان‌ خاکم‌ که‌ هستم ...
همان طور که می بینیم
دستم ،مستم،نشستم،وهستم قافیه ی این شعره ودرمصراعهای زوج یاهمان مصراع دوم تمام ایبیات اوده ومصراع های اول ازهمون ابتدا تا اخر
اصلن نه قافیه دارند ونه ردیف
البته می دونم معنای قافیه وردیف را می دانی اما یه تعریف ازاین دوهم می دم تا بهترو بیشتر آشنا شی عزیزم


قافیه چیست؟هر شعر نظمی باید قافیه داشته باشه.به کلماتی که در انتهای هر مصراع میاد و هم وزن هم هستن و در حرف آخر با هم مشترک هستن را قافیه می گن
مثل دستم ،مستم،نشستم،وهستم درهمین قطعه ی سعدی

ردیف:به کلماتی که دقیقاً مثل هم هستن و بعد از قافیه میان ردیف گفته میشه مثل می کند که شمادرابیات بالایی تکرارکردی به اشتباه البته
.یک شعر یا یک بیت می تونه ردیف داشته باشه که در این صورت بهش میگن مردّف و می تونه ردیف نداشته باشه
شعری که هم ردیف داشته باشه هم قافیه(یعنی شعر مردف هست)
برای مثال این دوبیت رانگاه کن هم ردیف داره وهم قافیه
مسلمانان مرا وقتی دلی بود که با وی گفتمی گر مشکلی بود

به گردابی چو می افتادم ازغم به تدبیرش امید ساحلی بود

بود در مصراع اول،دوم و سوم ردیف است و دلی،مشکلی و ساحلی قافیه است

مثال برای شعر بدون ردیف:

ای نعمت ولایت تو، بهترین نعـم وی لطف بی نهـایت توشامل امم
هم کاشف الغمومی و هم باقر العلوم هم چشمه کمالی و هم منبع حکم

کلمات نِعَم،اُمَم و حکم ردیف نیستند(چون قرار ما این بود که ردیف ها مثل هم باشه)پس اینها قافیه هستن
البته آوردن ردیف اختیاری است و شاعر میتواند ردیف ر ا نیاورد اما اگر در بیت اول شعری ردیف آورده شد شاعر باید در ابیاتی بعدی نیز ردیف را رعایت کند
بعهضی ازابیاتت هم ضعف تالیف داره ویا هم که بارمعنایی اش ضعیفه
مثل این بیت
درد احساس مرا این غصه حاشا می کند
این مصراع بی معنیه به نظرمن ومنظور رو نمی رسونه
من دوبیت اول شعرت را به این صورت برات درست کردم وبقیه هم باید درست شن تا انتها
رنگ رخسارم ببین اهسته باز


راز پنهان درونم را نمایان می کند


می کند باران تمنا ازمن شوریده دل باران


بغض پنهان مرا از نو پریشان می کند
......................................................
اون می کند از مصراع های اول حذف شد
تا درست شه قالب شعر وبه شکل قطعه دربیاد
موفق باشی نازنینم
وببخش خیلی حرف زدم
می دونم که می تونی با مطالعه وپشتکار این خرده مشکلات شعرت رو درست کنی
چون مشخصه استعدادت عالیه وهمچنین جسارتت برای آموختن ازهمین فعال کردن تیک نقدت مشخصه
با آرزوی بهترینها وآینده ای روشن هم درزندگی وهم درهنر