يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
آخرین اشعار ناب مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
|
این روزها
بیش از خاطرات پدرم،
ح
س
ر
ت
را
حرف به حرف
لحظه به لحظه
قطره قطره
با همه ی وجود
چشیدم...
حسرت در آغوش کشیدن
دوستت دارم گفتن
و شعرهایی که گوشه ی دفترم
کز کرده ماند
و لبم هرگز
در گوشش نخواند.
راست گفته اند،
آدم ها
آه و دم هستند
آه هرقدر هم بلند باشد
به دم بی رحم مرگ که بیفتد
دستش از دنیا کوتاه میشود
رنگ غم
میگیرد
و آوازش
چه زود در قفس بغض
میمیرد...😢
هفته ی پیش این موقع
بابا نفس میکشید،حرف میزد
چه زود دیر شد
جمعه بعدازظهر جوهر زندگیش تموم شد
کاش یادم نره
"همیشه زود دیر میشه"
#مه_ناز_نصیرپور
پنج شنبه ششم خرداد نود و پنج
پ.ن: ما آدما دایما نیاز به تلنگر داریم شاید اگه هفته ی پیش کسی به منم تلنگر میزد الان دست کم یه ذره آرومتر بودم ... حسرتم کمتر بود ...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.