سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        معشوقه ی چکمه پوش!

        شعری از

        احسان اسکندری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۲۰ شماره ثبت ۴۷۲۷۱
          بازدید : ۳۳۷   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احسان اسکندری
        آخرین اشعار ناب احسان اسکندری

        بنام خدا
        کار دادی به دست من بانو
        با دو فنجان قهوه ی قجری
        آنچنان محو حمله ات گشتم
        که نماند از نژاد من اثری
        ***
        لطفعلی خان تا ابد زندم
        پشت دیوار زخمی شیراز
        شهر کرمان خاطرات شما
        کور کرده شکوه من را باز
        ***
        تن زخمی کشوری هستم
        شهر شهرش به غارت آغشته
        یک نفر با خیال خام خودش
        ترکمان چای تازه ای کِشته
        ***
        غرق آتش پر از هجوم شغال
        خسته، آشفته گیسوی تبریز
        شیر دیروز و گربه ی امروز
        در سکوت ترانه ای شب خیز
        ***
        قلمم را تراش داده دلم
        تا که «کاشان»ه مست خون بشود
        تا امیرِ کبیر چشمانم
        کشته ی جرعه ای جنون بشود
        ***
        یک نفر را اجیر کرده دلم
        توپ بسته به صحن احساسم
        زیر باران سرد سربش باز
        خون چکید از جوانه ی یاسم
        ***
        تف به رویت! چه بخت و اقبالی!
        بچه شاهی تو را تکان بدهد
        سیم آخر شوی برای دلش!
        در غمارش تو را نشان بدهد!
        ***
        دست و پا می زنی رها بشوی
        در تنت بغض «جنگلی» مانده
        جای جای تنت پر از آغوش
        در مسیر تو ریزعلی مانده!
        ***
        تا میایی تنی به آب زنی
        خزرت زیر چکمه ای رفته
        اژدهایی نشسته روی خلیج
        دست و پایت دوباره شد بسته
        ***
        ذهن من «خیس خون سهراب» است
        باز تختی، دوباره دلواری
        با سیاوش دوباره سودابه
        باز این قصه های تکراری
        ***
        تن من خسته مثل سوسنگرد
        قلمم غرق خاک دزفول است
        شهر خونین من نشسته به خاک
        شاه بانو به خویش مشغول است
        ***
        به درازا کشیده قصه ی ما
        قصه ی ما دوتا رمان شده است
        طفل نسل سیاه دیروزی
        قد کشیده، و نوجوان شده است!
        ***
        تا کی از تیغ اشتباهاتت
        کاشی مسجدم ترک بخورد؟
        این تن بی صاحاب وامانده
        تا کی از چشم تو کتک بخورد؟!
        ***
        اشک هایم برات کافی نیست؟!
        باز باید جنون به رخ بکشم؟!
        تیغ داری که باز شریان را
        با زبان شما به خون بکشم؟!
        ***
        در تو افسانه ی زلیخا را
        یوسفی، ای خدا... زنده کند!
        کاش روزی، شبی، گناه، تو را
        در لحاف علاقه...
        دور از جان!!!!!
        ***
        سهم من از تو یک تراوش شد
        نوش جان کسی که «بامش بیش»
        سیندرلا، سفید برفی جان!
        بیخیالِ تمام از این پیش!
        ***
        برو اما بدان که فردایی
        ناله ای هم به گوش ما برسد!
        آه از آن لحظه ای که مظلومی
        ناله هایش به کدخدا برسد!
        ***
        فتنه کردی که لحظه هایم را
        بار دیگر برای خود بکنی!
        مخملی آمدی که قلبم را
        باز هم مبتلای خود بکنی!
        ***
        کور خواندی، از این ببعد اصلن
        خبری از شکست دیگر نیست!
        بچه ی ریش دار دیروزی
        آن که هی می شکست دیگر نیست!
        #احسان_اسکندری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۵۹
        خندانک خندانک
        زهرا حسین زاده
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۴۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احسان اسکندری
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۴۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۲۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۰۷
        سلام ودرود بسیار زیبا خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3