يکشنبه ۲ دی
خانه ام خانه خراب است ... شعری از امیرحسین مقدم
از دفتر حضور دوباره نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۳۵ شماره ثبت ۴۶۸۴۹
بازدید : ۳۸۷۱ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب امیرحسین مقدم
|
در حسرت مردگان و مردن هستم
الفاتحـه ای پــی شـنفتن هســـتم
شبهای دراز تا سحر من را کشــت
در حسرت تا همیشه خفتن هستم
**************
خانه ام خانه خراب است کمی هم ویران
خانه ای خسته تر از پیکر مردی بیجان
"نفسم بند ِنفسهای کسی بودکه رفت
و دلم بند ِدلی سنگدل و بی ایمان !"*
تنم از ضربه شلاق زمستان زخمی
بسته در خاطره تلخ جدایی هامان
بنویسم کمی از آنچه که آورده زمان
به سر مملکتم ، کشور خوبم ایران
بنویسم که چه شد تا که شدیم اینگونه
بره آهوی فرو رفته به کام شیران
شیر اگر بود که خب جای تاسف کم بود
گله کرکس و کفتار ببین وا اَفغان
سر این مام وطن را که بریدست ؟ بگو
که سرم گشته چنین یکه سری بی سامان
آنچه آمد به سرم از ستم غیر نبود
بخدا دست خودی بود که جان کند زجان
یاد آن کهنه غزل ، بال عقاب افتادم**
ای امان از ستم جهل ، امان ، وای امان
#امیرحسین_مقدم
*بداهه ای پیرامون این بیت از سمانه نوری ، ساعت 1:38 بامدادجمعه دهم اردیبهشت 95
** اشاره به غزل "ازماست که برماست" از حکیم ناصرخسرو قبادیانی با مطلع:
"روزی زسرسنگ عقابی به هواخواست
بهر طلب طعمه پروبال بیاراست "
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.