سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        نروازخانه

        شعری از

        زهرا ضیایی(روح الغزل)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۳:۵۵ شماره ثبت ۴۶۷۷۲
          بازدید : ۸۳۲   |    نظرات : ۵۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرا ضیایی(روح الغزل)

        نرو از خانه که بانوی غزل می میرد
        دل رسواشده ی اهل محل می میرد
        گرچه دستان اجل هست گلو گیر همه
        دل من زودتر از اذن اجل می میرد
        تیزی تیغ تو و گردن من ... حرفی نیست
        عشق در سایه ی این جنگ وجدل می میرد
        من وتو در سفر عشق بهم پیوستیم
        بروی نیمه ی من ، مردعمل می میرد
        شک نکن این دل بیچاره ی بی بال وپرم
        در تب و حسرت آغوش وبغل می میرد
        نکند ناف ختن هستی ومن بیخبرم
        بی تو آهوی دل کوه و کتل می میرد
        من به کندوی پر از شهد لبت دل دادم
        بروی پشت سرت شور عسل می میرد
        تو که بنیاد دلم را به غمت لرزاندی
        روح اواره شبی زیر گسل می میرد
        لحظه های من و احساس تو هر ثانیه اش
        بروی پشت همین شعر و غزل می میرد
        ۱۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۰۷
        حضرت استاد روح الغزل بزرگوار هر انچه بگویم در زیبایی شعر و روح زیبایتان که در تلاطم احساس بی ریاتان باعث نوشته شدن این اثر زیبا شده کم گفتم شرمنده فقط بداهه ا ی جدید دارم تقدیم مهر تان می نمایم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لب هایت
        جرمی ست مشهود
        فریاد انقلابیست خونین
        که در رگ های
        متورم
        تاریخ میدوند.

        عید سعید مبعث بر شما و خانواده عزیزتان مبارک باد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۴۵
        گرچه دستان اجل هست گلو گیر همه

        دل من زودتر از اذن اجل می میرد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بانو ضیایی عزیزم خندانک خندانک
        غزل دلنشین وشورانگیزی بود
        هزاران درود خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۰
        درود بانو
        غزلی زیبا و دلنشین
        عید مبعث مبارک خندانک
        محمد مير سليمانی بافقی (باران)
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۱۶
        به به درودها بر شما که روح غزل را با قلم زیبایتان زنده کردید.ایول خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی چنارانی(صلصال)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۱۹
        بسیار زیبا بود ...
        طیب الله...

        و قافیه شعر شما با شعر \\\\"درد دل\\\\" جناب باران یکی بود و محتوای هر دو شعر بسیار عاشقانه...

        جالب بود ...خندانک خندانک

        فقط چون در خواست نقد داشتید:
        به نظر من کوچکترین اگر در بیت:

        \\\\"تو که بنیاد دلم را به غمت لرزاندی
        روح اواره شبی زیر گسل می میرد\\\\"

        به جای زیر \\\\"روی\\\\" میومد بهتر بود...

        چون زیر گسل خبر خاصی به جز سیالات روان و داغ نیست و این حرکت گسل هاست که باعث زلزله میشه و روی اون آوار درست میکنه...خندانک

        *******************

        عیدتون هم مبارک...
        زنده باشید...
        امیر جلالی( ا م دی )
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۵۲
        تو که بنیاد دلم را به غمت لرزاندی
        روح آواره شبی زیر گسل می میرد
        لحظه های من و احساس تو هر ثانیه اش
        بروی پشت همین شعر و غزل می میرد
        یک روز صبح از خواب بیدار می شوی و یکباره چشمت به سمت پنجره بر می گردد و ناگهان بوته سبز و زیبایی را که داشتی می بینی که... گل داده... خیلی خوشحال می شوی ...هم جا می خوری و هم ذوق می کنی ... گویی در مقابل چشمت یک زندگی خلق شده و یک حیات تازه بوجود آمده...
        خواندن این اثر بسیار زیبا این حس را به من داد.
        روح الغزل خاندان ناب پوست اندازی کرد و یک پرده به آسمان شعر نزدیکتر شد. این اثر هم از لحاظ معنایی و هم از لحاظ محتوا و ساختار یک سرو گردن از تمام آثارتان بالاتر است. قوی است و به غایت پر احساس...آهنگش موزون و بدون لرزش ...
        مرا که تحت تاثیر قرار دادو به شما تبریک عرض می کنم . درود بر شما خندانک
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۲
        ................... خندانک خندانک خندانک ........................

        گرچه دستان اجل هست گلو گیر همه
        دل من زودتر از اذن اجل می میرد
        خندانک
        خندانک
        لحظه های من و احساس تو هر ثانیه اش
        بروی پشت همین شعر و غزل می میرد
        خندانک
        خندانک
        مرحباااا خواهر نازنینم خندانک خندانک خندانک
        خیلی زیبااااا بود.حس و حال خوبی داشت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک .........................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:
        دلقک و روانشناس
        دکتر روانشناسی بود که هر کس مشکلات روحی و روانی داشت به مطب ایشان مراجعه می کرد و ایشان با تبحر خاصی بیماران را مداوا می کرد و آوازه اش در همه شهر پیچیده بود.
        یک روز بیماری به مطب این دکتر آمد که از نظر روحی به شدت افسرده و دچار مشکل بود. دکتر بعد از کمی صحبت به ایشان گفت در همین خیابانی که مطب من هست، تئاتری موجود هست که یک دلقک برنامه های شاد و خیلی جالبی اجرا می کند. معمولا بیمارانی که به من مراجعه می کنند و مشکل روحی شدیدی دارند را به آنجا ارجاع می دهم و توصیه می کنم به دیدن برنامه های آن دلقک بروند و هیشه هم این توصیه کارگشا بوده و تاثیر بسیار خوبی روی بیماران من دارد. شما هم لطف کنید به دیدن تئاتر مذکور رفته و ازم برنامه های شاد آن دلقک استفاده کرده تا مشکلات روحی تان حل شود.
        بیمار در جواب گفت : آقای دکتر من همان دلقکی هستم که در آن تئاتر برنامه اجرا می کنم...!
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۲
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        علی غلامی
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶
        سلام و درود بر شما سرکار خانوم
        شعر شما همیشه دارای روحیه و احساسی قابل احترام است و این ستودنی است
        فقط......جسارتا کمی در مورد زیر گسل اینکه نشنیده بودم و گسل توده عظیمی است زیر زمین ...بهرحال نگید تعریف الکی می کند همیشه وما هرآنچه هست می گوییم
        تو که بنیاد دلم را به غمت لرزاندی
        روح اواره شبی زیر گسل می میرد
        خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۱۶
        لحظه های من و احساس تو هر ثانیه اش

        بروی پشت همین شعر و غزل می میرد
        خندانک خندانک خندانک
        احسنت بر غزل زیبای شما
        قلمتان ماندگار
        همیشه می آموزم خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۴۴
        لحظه های من و احساس تو هر ثانیه اش
        بروی پشت همین شعر و غزل می میرد ...

        درودها خندانک
        بسیار زیبا و دل انگیز سروده اید خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۱۸
        نرو از خانه که بانوی غزل می میرد

        دل رسواشده ی اهل محل می میرد
        ............
        سلام
        و درود بر بانوی غزل
        افرین و بسیار خوب و زیبا بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۱۰
        من وتو در سفر عشق بهم پیوستیم.................... خندانک

        شیرینی زبان شعرتان هماره عسل گون و لبالب از عشق

        سلام استادمهرم.............عیدت مبارک خندانک
        عبدالحسین آزادمنش(ع   آزاد)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۴۳
        روان زیبا و بدیع احسنت گل سرودی خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۲۲
        با سلام بانو بسیار عالی سروده اید موفق باشید
        بابک فغفوری (پور)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تو که بنیاد دلم را به غمت لرزاندی
        روح اواره شبی زیر گسل می میرد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی ناصری(عین)
        جمعه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۴۳
        باسلام واحترام
        عالی سرودید حض وافر بردم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        جمعه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۲۶
        سرکارخانم ضیایی، بانوی گرامی ، سلام علیکم.
        .........................................................................
        یک بارغزلتان راخواندم ومتاّسفانه ، اینترنت قطع شد...نتوانستم چیزی بنویسم.(دویاسه روزِ پیش).....و، دوروزی رانتوانسته ام به سایت نگاهی بکنم......(منزل نبوده ام).......غزلِ بسیار زیبایی ست با درونمایه ای ازعشق که زیبا هم پردازش شده.....دستمریزاد.
        رُکن اولِ وزنِ شعرتان هست (مفاعیلُن) که گاه گاهی ، تغییر کرده است به(فعلاتَن) و(فاعلاتُن).....(برای بنده)، تبدیلِ فاعلاتن ،به فعلاتن ....توجیه پذیراست ولی.....مفاعیلُن را...(نمی دانم.....)واین مصارع....
        ..........................................................................
        لحظه های من و ،احساسِ تو،هرثانیه اش.......
        شک نکن ،این دلِ بیچاره ی بی بال وپرم......
        نکند نافِ ختن هستی ومن، بی خبرم.......
        .......................................................................
        هرکدام ، یک هجای اضافی دارند......
        درغزلِ قبلی ِ شما هم (یادم هست ) دومورد اینچنینی بود....نمی دانم ، یامن اشتباه می کنم ویاشما،...... تمایلی به جواب دادن ندارید......
        ببخشید من (دیوانه ام) و،نمی توانم که (نباشم) وچیزی (نگویم) ...کاش لااقل مرا ازاشتباه درمی اوردید.
        پوزشِ بنده رابپذیرید ، بانوی گرامی، موفق باشید انشاءا......
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        جمعه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۹:۴۶
        سلام بر خواهر عزیزم
        غزل زیبایی را خواندم.

        لحظه های من و احساس تو هر ثانیه اش( لحظه و ثانیه هر دو یک معنی را میدهند .پیشنهاد: لحظه های من و احساس تو در گیر همند ،نرو از دل ،بروی شعر و غزل می میرد

        بروی پشت همین شعر و غزل می میرد( در این مصرع هم بروی پشت ..در مصرع قبلی تکرار شده است و به زیبایی غزل نیافزوده هست .💠✳💠✳💠✳💠✳
        شقایق بنی اسدی
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۵۸
        درود بر شما
        🌷🌷🌷🌷
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۸:۰۹
        سلام سرکار خانم ضیایی عزیز
        بسیار زیبا
        درود برشما
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۰:۰۴
        درود هابر شما بانوی بزرگوار


        بسیار زیباودلنشین سرو ده اید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نرو از پیش م
        نکن دل ریش م
        سلطان محمد الهی وردک
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۴۸
        خانم زهرا ضیایی { روح الغزل }
        از واژه کتل بوی وطنم میآید
        از کجایید ؟
        شعرتان زیباست از کدام آب و خاک ریشه گرفته اید ، که بوی بیدل دارید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0